پدرش سید محسن موسوی از شیعیان عراق بود که در درگیری با صدام و مخالفت با حزب بعث از کشورش تبعید شد و به ایران آمد . سید عاصم نیز در شهر دیاله ی عراق و در اولین روز از شهریور ماه سال 1342 در خانواده ای مومن و انقلابی دیده به جهان گشود و روزگار خوبی را در کنار خانواده اش آغاز کرد. سال هایی را در عراق بودند و زندگی می کردند و در این سال ها به خاطر این که پدرش با حزب بعث مخالفت می کرد و در مبارزات علیه صدام شرکت می کرد در نا امنی خاصی بودند و مجبور بودند که مدام از نقطه ای به نقطه ی دیگر و از شهری به شهر دیگر بروند و زندگی کنند تا این که او را به ایران تبعید کردند. پس از سالها به شهر اراک آمدند و زندگی خودشان را در این شهر آغاز کردند. علوم دینی را فرا گرفته بود و با افکار پدرش که آشنا شد او نیز به مبارزه علیه دشمن روی آورد و در ایران اسلامی نیز به جمع رزمندگان اسلام رفت تا در برابر دشمن اسلام بجنگد. با پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد درآمد و از شیفتگان و سربازان امام خمینی رحمه الله علیه شد. به عنوان نیروی اطلاعات فعالیتش را آغاز کرد و در عملیات های متعددی حضور یافت و فعالیت کند. هشت برادر و یک خواهر داشت که همه در راه انقلاب و ایران عزیز فعالیت می کردند. در سال های جنگ حضوری فعال داشت ولی شهادت سرنوشتش نبود. در سال 1367 ازدواج کرد و صاحب سه دختر و دو پسر شد و زندگی خوبی را ساخته بود. در اداره ی اطلاعات مشغول به فعالیت شده بود . در سال 1373 به سوگ پدر نشست. آرام ولی پر انرژی بود و سعی می کرد تا می تواند در این مرحله از زندگی به کارش اهمیت بدهد . دوست داشت کاری را که انجام می دهد تمام و کمال به پایان برساند. خوش اخلاق و مردمی بود و با همسایگانش به مدارا رفتار می کرد. سرانجام سرنوشتش را به شهادت رقم زدند و در بیست و ششمین روز از فروردین ماه سال 1382 در درگیری با ضد انقلاب در منطقه ی کنعان(بعقوبه) به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در وادی السلام نجف به خاک سپردند و در گلزار شهدای اراک نیز یادبودی آماده کردند تا پاس همه ی زحماتش باشد. این شهید با خانواده اش سال ها مهمان مردم استان مرکزی بودند.