بسم الله الرحمن الرحيم
)كُلُّ نَفسٍ ذائِقَهُ المَوتِ).[1] هر نفسى ذائقه مرگ را مىچشد.
سپاس بيكران بر خداوند متعال كه چگونه زيستن و چگونه مردن (يعنى مرگ را انتخاب كردن) به ما آموخت.
و درود بى پايان بر پيامبران بر حق الهى كه براى راهنمائى بشريت آمدهاند بالاخص خاتم پيامبران محمد بن عبدالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) كه آخرين فرستاده خداست و بعد از آن هم پيامبرى نخواهد آمد..
و همچنين دورود بر دوازده امام(علیهم السلام) بر حق و پيشواى شيعيان جهان كه امام دوازدهم در پشت پرده غيب است. و روزى ظهور خواهد كرد. و سلام بر جميع علماى اسلام بالاخص امام امت. روح خدا. قلب توفنده ملت مستضعف مسلمان روح الله الموسوى الخمينى(قدس سره شریف).
و اما چند كلامى هم براى همسرم و فرزندم و پدر ومادرم! پدر و مادر عزيزم افتخار كنيد كه چنين فرزندى تربيت كرديد كه به نداى حسين(علیهم السلام) زمان لبيك گفت و اين هم از بركت انقلاب بود و اميدوارم كه مرا ببخشيد كه نتوانستم زحمات طاقت فرساى شمار را جبران كنم و اما تو اى همسرم تو يار وفادار و اسرار رمز من بودى. تو مونس تنهايى من بودى در ولايت غربت و حال تو ماندهاى و فرزندم (ياسر)، اميد آن دارم كه او را خوب تربيت كنى.
و كلامى هم با شما اى مومنين اى برادران و خواهران مسلمان. قدر اين انقلاب و اين آزادى و اين امام(قدس سره شریف) امت را بدانيد وشكر خدا را بجاى آوريد و بدانيد كه اگر اين نعمتهايى كه خدا به شما داده است، كافر باشيد، خدا نا كرده به عذاب الهى گرفتار مىشويد.
و اما مشكلات و قرض و بدهى كه دارم... .
وكيل من حاج آقا طه مقدسى امام جمعه محترم شهرستان محلات باشد و اگر جسد من پيدا شد و آوردند به قطعه شهدا در شهرستان محلات به خاك بسپاريد.
از خداوند متعال سعادت و سلامت مسلمين را خواهانم.
خداحافظ. السلام عليكم و رحمه الله و بركاته.
1. سوره آل عمران، 185.
شهید حسین حبیبی در دوم اردیبهشت سال 1337 در یکی از روستاهای توابع محلات به نام لریجان در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد. از دوران کودکی با کار و تلاش آشنا شد و در ایام فراغت از تحصیل یار و مددکار پدر بود. پس از اتمام تحصیلات و اخذ دیپلم طبیعی با پایان دوران خدمت سربازی، ازدواج کرد و خداوند متعال به او فرزند پسری عطا کرد. همزمان با حرکت و خیزش مردم علیه حکومت پهلوی به صف مبارزان انقلاب پرداخت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 از آنجا که شاهد زحمات کشاورزان و روستائیان بود. برای خدمت به مردم و کشور وانقلابش وارد جهاد سازندگی شد و در عرصه خدمت به محرومان فعالیت میکرد. در محل سازمانی در کمیته آبرسانی برای تامین آب آشامیدنی مردم و به ویژه روستائیان تلاش فراوانی مینمود. با شروع جنگ تحمیلی برای خدمت بیشتر به صف سنگر سازان بیسنگر پیوست و چندین مرتبه به صورت داوطلبانه به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و با تلاش صادقانه خود در جبهههای نور حماسهها آفرید. بار آخر عاشقتر از همیشه بود و او عاشقانه میرفت تا دعوت یار را لبیک بگوید وآنچه داشت در این راه هدیه کند. آخرین مرحله اعزامش مصادف بود با عملیات فتح المبین در غرب شوش. حسین در تاریخ دوم فروردین ماه سال 1361 در منطقه شوش با خدای خود وعده دیدار داشت. او بر سر وعده حاضر شد و خالق خود را ملاقات کرد. ترکش نیروهای بعثی پیشانی حسین را درید تا او به این بهانه آسمانی شود. پیکر شهید بنا بر وصیتش در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.