شهید علی سلامتی در اول بهمنماه سال 1319 در روستای دمورچی ساوه در خانواده مذهبی به دنیا آمد و در ابتدای کودکی زیر نظر پدر و مادر تربیت یافته با اصول و عقاید اسلامی افکار خود را آماده نمود و کتابهای مذهبی مشغول گردید و در همان دوران نوجوانی ضمن انجام کارهای کشاورزی تا حدی که میتوانست از ضعیفان و مستمندان دلجوئی و کمک به آنان بود و پیرو خط و عدالت بوده پس از مدتی راهی تهران گشته و در آنجا هم به راه و عقاید خود ادامه داده تا آنجا که میتوانست نمازهای یومیه خود را در مساجد و جماعات برپا میکرد. شهید سلامتی در دوران انقلاب در ساوه در یک خانه کوچک و دو اتاقه ساخته و با خانوادهاش زندگی میکرد. فعالیتهای فراوانی انجام داد بیشتر اوقات در مساجد و تظاهرات جهت تضعیف حکومت طاغوت شرکت میکرد و همیشه به اعلامیههای امام(قدس سره شریف) توجه داشته، همه نکات آنان را یک به یک با جان و دل بکار میبرد و بعد از انقلاب هم جهت بار و ساختن این نهال نوپا فعالیتهای زیدی انجام و در همه جا تبلیغات به حقی که درخور انقلاب بوده، انجام میداد.
وی بسیار وطندوست و با ایمان بود زمانی که از تسخیر خرمشهر اطلاع یافت همیشه ناراحت و اصلاً آرام و قرار نداشت با توجه به اینکه 3 طفل 5 ساله، 2 ساله و ششماهه داشت خود را جهت مبارزه با کفر و سپاهیانش آماده ساخت تا آنکه فرصتی مناسب پیش آمد.
داوطلبانه به بسیج رفته آمادگی خود را جهت جنگ حق علیه باطل اعزام نمود و پس از کسب آموزش فشرده که در تهران در پادگان لشکر 21 حمزه سیدالشهدا(علیهم السلام) انجام شد، به جبهه اعزام و در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس به آرزویش رسید.
در وصیتی به فرزندانش تأکید کرده همیشه و در هر حال پیرو دین و دفاع از آن باشد... .
نور چشمم مهدی جان سلام میرسانم. مهدی جان حرفهای شیرین شما یاد بابا هست؟ مهدی جان امیدوارم مسئولیت بابا را بدوش بكشی. یك فرد با ایمان باش، نور چشمان عزیزم، مریم و مهری پیرو انقلاب باشید انشاءالله همیشه هدف شما خط امام(قدس سره شریف) باشد اگر نتوانستم وظیفه پدری را برای شما انجام بدهم شرمسار شما هستم. شما را به خدا میسپارم بچههای عزیزم بعد از بابا، مادر مهربان شما مسئولیت را به گردن میگیرد؛ مراقب او باشید. بابای شما علی سلامتی.