علیاکبر در بیستم اردیبهشتماه ۱۳۱8، در روستای مامونیه از توابع شهرستان زرندیه به دنیا آمد. پدرش غلام نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد داشت. در یک شرکت صنعتی به عنوان کارگر مشغول به کار بود. او در سال ۱۳۴۲، ازدواج کرد و صاحب دو پسر و سه دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت.
در راه خدا تو شهیدی که با سن زیاد عازم جبههها گشتی و حیات اخروی را به گذران دنیوی ترجیح دادی. عشقی که در وجود نورانی تو شعلهور شده بود از همان عشقی بود که در روز عاشورا بر یاران امام حسین(علیهم السلام) و پیر وفادار آن حضرت حبیب بن مظاهر(علیهم السلام) مستولی بود و این نبود جز علاقه وافر به اسلام و ارزشهای متعالی آن و رهبری روح خدا خمینی(قدس سره شریف) کبیر که در لبیک به فرمان او سر از پا نشناختی و خود را به دانشگاه الهی رساندی، بسیجی گردان ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنگامی که در عملیات رمضان مجروح گشتی، آتش عشقت فزون گردید و پس از معالجه در اسفند ۱۳۶۴ مجدداً راهی منای یار گردیدی و در سرزمینی که با خون یاران باوفا و با صفا گلگون شده بود، شربت شهادت نوشیدی و به لقا دوستی پیوستی.
هنوز صدای اذان تو به ویژه، موقعی که عازم خط مقدم بودی به گوش یاران میرسد، آری تو ترجمان خوب حَیَّ عَلَی الفَلاح بودی و با شهادتت به فلاح ابدی رسیدی و سرانجام بیست و ششم اردیبهشتماه سال ۱۳۶۵، با سمت تدارکاتچی در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسیدی. پیکر مطهرت در کنار سایر شهدای مامونیه آرمیده است.