شیرمردی غیور که قصه عشق را به تصویر کشید و ایمان و اراده را بر همگان ثابت کرد. مردی که با تمام توانش در مقابل دشمن ناجوانمرد سینه سپر کرد تا جان و مال و ناموس مردم در امان باشد. او با غیرت و جوانمردی پا در عرصهای نهاد که هر کسی شجاعت ورود به آن را نداشت. او سینهاش را سپر بلای مردمی کرد که در طول تاریخ رنجهای بسیاری را متحمل شده بودند. از جانش گذشت تا دشمن سزای تعرض به این سرزمین را ببیند.
شهید سیدرضا سیدین در سال 1343 در روستای زیبای حیدرآباد از توابع شهرستان خمین در استان شهیدپرور مرکزی دیده به جهان گشود. استانی که شیرمردانش در عرصه انقلاب و جنگ تلاشهای بسیاری کردند و چون دیگر مردم این آب و خاک در مقابل هر دشمنی چه داخلی و چه خارجی سینه سپر کردند. آنها با کمک دیگر برادران و خواهران خود حکومت ظلم و ستم را برانداختند و دولت ستمشاهی را سرنگون کردند تا انقلاب اسلامی به پیروزی برسد و مردم زیر سایه آن به آرامش دست یابند اما با شروع جنگ این آرامش متزلزل شد و غیور مردان از جای جای ایران عزیز به صف مدافعان این سرزمین پرداختند.
شهید سیدرضا سیدین از خطه خمین بود. پسر دوم خانواده و نور دیده پدر و مادری زحمتکش و مهربان بود که برای به ثمر رساندن فرزندان خود زحمات زیادی را متحمل میشدند. روزهای خوش کودکی را کنار اعضای مهربان و صمیمی خانوادهاش سپری کرد و پس از آن در سن هفتسالگی وارد دبستان شد. از ابتدای کودکی بسیار باهوش و باذکاوت بود به طوری که معلمانش همیشه از او تعریف میکردند و او را دانشآموزی منظم و درسخوان میدانستند. دانشآموزی که در رفتار و اخلاق نمونه است و درس تلاش بسیاری میکند. اما بنا بر شرایط نامساعدی که پیش آمد او تنها تا پنجم دبستان درس خواند و پس از آن نتوانست ادامه تحصیل دهد. پس در شغل شریف کشاورزی یاریرسان پدر شد تا سهمی در مسائل خانواده داشته باشد. کمکم به جوانی نمونه تبدیل شد که هرگز دل کسی را نمیشکست و کسی را رنجیدهخاطر نمیکرد.
شهید سیدرضا سیدین در زمان جنگ تحمیلی برای اعزام به خدمت سربازی فرا خوانده شد. مدتی را در جبهه بود و سرانجام در 30/1/1364 در بمباران هوایی پادگان حمید در جاده اهواز خرمشهر به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در زادگاهش حیدرآباد، به خاک سپرده شد.