در خیابان راهآهن، کوچه بهار شهر اراک زندگی میکردند. مادر بود و دو دختر و سه پسر. وجودش را برای تربیت درست کودکان ایثار کرده بود. همانگونه که مادرش او را درست تربیت کرده بود. تربیتی بر اساس زندگی اهل بیت(علیهم السلام) و زندگی حضرت زهرا(B). زندگی ایشان پر از درس و پر از نکته است که شهیده فاطمه حسن پور شهرجردی آن را به خوبی فرا گرفته بود. از همان دوران کودکی که در دامان سبز پدر و مادر خویش رشد کرد و بزرگ شد؛ حجاب برتر را که همان چادر بود، انتخاب کرد و در راهی قرار گرفت که راه درست و مستقیم بود. نامش را فاطمه گذاشتند تا از فاطمه زهرا(B)، الگو پذیرد. دوران کودکیاش را در اراک گذراند و کنار مادری که خانهدار بود و زحمت تربیت فرزندان را میکشید، بزرگ شد. روزها را با مادر بود و از او درس زندگی میگرفت. علوم دینی و قرآنی را آموخت و به نماز علاقهمند شد. نمازی که او را به مقصد میرساند و سعی میکرد تا از طریق همین عبادات فردی، نزد خدای خویش آبرو کسب کند. به مدرسه نرفت یا شاید مرسوم نبود که برخی خانوادهها، دختران خود را به دلیل شرایط آن روز به مدرسه بفرستند. بیشتر از هر چیزی به عفاف و حجابش اهمیت میداد. روزگار خوبی در کنار خانواده داشت. به شکوفایی جسمی و روحی که رسید؛ جوانی شایسته به خواستگاریاش آمد. و زندگی مشترکشان آغاز شد. زندگی شیرینی داشت و مهر و محبت آمیخته با شهد دین داری در زندگی آنها موج میزد. ثمرهی این وصلت نیکو، یک دختر و دو پسر بود. با آغاز جنگ، چون برایشان مقدور نبود به خط مقدم بروند، در پشت جبهه مشغول به کار و خدمت رسانی بودند. تا این که دشمن بعثی که روزهایی طعم تلخ شکست و عقبنشینی را در جبهههای جنگ میچشید؛ بغض و کینهاش را بر سر مردم بیدفاع شهرها خالی میکرد؛ اراک را بمباران کرد و در روز بیست و دوم دی ماه سال 1365، او نیز به همراه جمع زیادی از مردم بیگناه شهر، به شهادت رسید و پیکر مطهرش، در خاک گلزار شهدای اراک آرام گرفت.