شهیدی بود از دیار مردانی دلیر. از دیاری سرسبز و زیبا که مردانی را در دل خویش پرورانده و تقدیم اسلام و انقلاب کرده بود. از دیاری که دلیرمردانی را برای روزهای سخت و دشوار انقلاب ساخته بود. روستای هندودر روستایی بود که در دل خویش جوانان زیادی را برای انقلاب و جبهه آماده کرد و فرستاد و اکنون اگر سری به گلزار شهدایش بزنی، میبینی که چه کسانی را در دل خویش جای داده است. یکی از این دلیرمردان شهید علیرضا فقیری بود که در ششمین روز از فروردینماه سال 1341 در این روستا که از توابع شهرستان شازند بود، در دل خانوادهای اصیل و روستایی که کشاورزی و دامداری میکردند و اعتقاد داشتند که باید نان حلال در بیاورند و بر سفره بگذارند، دیده به جهان هستی گشود.
روزگار کودکیاش را در همان روزهای کودکی در کنار خانواده سپری کرد. علوم دینی و قرآنیاش را که فرا گرفت، به مدرسه رفت و تا کلاس چهارم ابتدایی بیشتر درس نخواند و بیشتر به فکر کار و کمک به خانوادهاش بود. جنگ آغاز شده بود و مردم دستهدسته و گروهگروه به جبهه میرفتند تا برای دین و میهنشان بجنگند و از مردم و ناموسشان دفاع کنند. او نیز زمان سربازیاش فرا رسیده بود و به عنوان خدمه تانک در لشکر 81 کرمانشاه مشغول به خدمت شد، تا مردانه ایستادگی کند در برابر دشمنی که قصد تجاوز دارد. در عملیاتها و مأموریتها شرکتی فعال داشت و چون از استقامت بدنی خوبی برخوردار بود، همیشه موفق بود و کم نمیآورد. تا برای انجام مأموریت به خط مقدم رفت و در ارتفاعات تیغ سلمان دشت ذهاب بود که پاییز عمرش فرا رسید و در چهارمین روز از آبان ماه سال 1365 بر اثر سقوط از کوه به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای اراک به خاک سپردند.