شهید علی فلاح فرزند عزیزعلی در هفدهمین روز از دیماه سال 1337 در حالی که زمین پوشیده از برف بود و خداوند با بارش شدید برف از آسمان بر روی زمین میخواست درس یکرنگی را به اهل زمین بدهد، در روستای نشوه از توابع شهرستان ساوه و در خانوادهای زحمتکش و انقلابی که اصل و اساس زندگیشان با اعتقاد به خدای یگانه میگذشت، دیده به جهان هستی گشود. مهربانی را در خانواده و در همان سالهای کودکی تجربه کرد. درست زمانی که پدر و مادرش با دیدهی مهر به او نگاه میکردند و در تربیت او کم نمیگذاشتند. همراه پدر به مسجد میرفت و هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که روزه میگرفت و هر چه خانواده اصرار داشتند که برای تو زود است زیر بار نمیرفت و سعی میکرد تا روزهاش را تمام و کمال بگیرد.
دوره ابتدایی را که پشت سر گذاشت، به شهرستان ساوه رفت و در آن سامان توانست مدرک دیپلمش را بگیرد و به روستا باز گردد تا سر و سامانی به خانوادهاش بدهد. نزد پدر کشاورزی میکرد.
بیشتر اوقات در شورای محل و سر و سامان دادن به آن فکر میکرد. اهل کارهای گروهی بود و برای روستایش بسیار زحمت میکشید تا مردم بتوانند در فضای بهتری کار کنند و زحمت بکشند. برای ساختن مدرسه و مسجد روستا زحمت کشید و تا به سرانجام نرسید، دست از فعالیت بر نداشت. در سال 1360 ازدواج کرد و در هنگام شهادت یک پسر و یک دختر داشت.
در شرکت آلومینیوم کار میکرد که جنگ تحمیلی شروع شد. از سوی بسیج بارها به جبهه اعزام شد و در آخرین اعزام در چهارم دیماه سال 1366 در حین مأموریت به عنوان راننده در واحد تدارکات لشکر مهندسی رزمی 42 قدر بر اثر سانحه تصادف در محور اندیمشک - خرمآباد به درجه رفیع شهادت نائل گردیده است. پیکر مطهرش را پس از تشییع در گلزار شهدای روستای نشوه به خاک سپردند.