شهید قلی فلاح در سال 1340 در یکی از توابع شهرستان ساوه به نام روستای سرخده در خانوادهای متوسط و مذهبی، چشم به جهان گشود. در جریانات و ناملایمات روزگار در سن دوسالگی از داشتن پدر محروم شد و تا چهار سالگی پیش مادرش بود. بعد از چهار سالگی به نزد مادر بزرگش در تهران رفت و در آنجا علیرغم مشکلات و سختیها بعد از رسیدن به سن مدرسه در جنوب تهران به تحصیل ادامه داد و بالاخره سوم راهنمایی را گرفت.
در اوایل انقلاب مبارزه خود را علیه طاغوت آغاز کرد و در درگیریهایی که برای گرفتن پادگانها صورت میگرفت، شرکت میکرد. در تظاهراتها و راهپیماییها حضور داشت و طرفدار انقلاب و عاشق امام(قدس سره) بود. به مسائل مذهبی اهمیت میداد و نمازش را به وقت میخواند و روزههایش را مرتب میگرفت. در مجالس و محافل مذهبی حضوری فعال داشت و در ماه محرم نوحهخوانی هم میکرد.
بعد از انقلاب در کمیته ثبتنام کرد و هفت ماه هم در آنجا خدمت کرد و بعد از آن به عنوان سرباز لشکر 23 نوهد به دلاوران ارتش پیوست. بعد از اتمام دوره آموزش در سالهای آغازین جنگ تحمیلی به جبهه رفت. او بیش از یک سال در جبهه حضور داشت و پس از رشادتهای فراوان در سیزدهم آبان ماه سال 1362 در منطقه پسوه پیرانشهر بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
این شهید در زندگی بسیار رنج و زحمت و زجر کشید. محرومیت از پدر و هزاران مشکلات دیگر. یک سال قبل از شهادتش ازدواج کرد و کودکی در راه داشت که به فیض شهادت رسید. قلی فلاح با تمام این مشکلاتی که در داشت، از هدفی که در ذهنش میپروراند، دست نکشید و تا آخرین قطرهی خونش در راه اسلام و انقلاب ایستادگی کرد و به معبودش رسید. پیکر مطهر شهید در بهشتزهرای تهران به خاک سپرده شد.
پیکر مطهرش را در حالی که در حین عملیات پدافندی در منطقهی پسوه در برخورد با مین به شهادت رسیده بود را در سیزدهمین روز از آبان ماه سال 1362 گرفتند و در گلزار شهدای تهران برای همیشه به خاک سپردند تا در جوار رحمت الهی آرام گیرد.
سالیانی از این واقعه میگذرد و او همچنان زائرانی دارد که درد دل خویش را با او در میان میگذارند و برایش حرفها میزنند و از او استمداد میطلبند. چرا که میدانند او زنده است و نزد پروردگارش روزی میخورند.