مردم ایران همه و همه دست به دست هم داده بودند و در برابر دشمن متعرض و تجاوزگر ایستادگی میکردند. آنها یکدل و یکصدا فریاد آزادی میکشیدند و با تمام توانشان در مقابل دشمن از جان و مال و ناموسشان دفاع میکردند. آنها همه تلاش و توان خود را به کار بسته بودند تا ذرهای از خاک مقدس ایرانزمین به یغما نرود و به دست دشمن نیفتد.
شهید والامقام ایوب قاسمی شیرمرد دلاوری که با تمام توانش در مقابل دشمن ایستادگی کرد و از حریم آنها دفاع کرد تا مردانگی و غیرت ایرانیان را به همه نشان دهد. او در ششمین روز از مردادماه سال 1341 در اوج تابستانی دلنشین در روستای زیبای سوک قزقان از توابع شهرستان خمین در استان مرکزی، دیده به جهان گشود. او روستازادهای دلاور بود که روزهای زیبای کودکیاش را در کنار مردم سادهدل و مهربان روستا گذراند. دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از ترک تحصیل با اینکه سن کمی داشت اما در کنار پدر و مادر مشغول به کار شد تا سهمی در امور مالی و مادی خانواده داشته باشد. او تلاش میکرد تا گوشهای از زحمات پدر و مادر را جبران کند و به عنوان پسر بزرگ خانواده نقشی در حل مشکلات داشته باشد. کارگر بود و دستان پینهبستهاش گواه زحمات بیپایانی بود که میکشید.
او در دوران جوانی ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد او با این کار علاقه و اشتیاق بیشتری برای کار و تلاش پیدا کرد. همسری مهربان و پدری دلسوز و پر تلاش بود که در زمان جنگ تحمیلی برای دفاع از جان و مال و ناموس ایرانیان وارد میدان جنگ و نبرد شد و لباس بسیج لشکر 27 محمد رسولالله(q) را به تن کرد.
شهید ایوب قاسمی بسیجی دلاوری بود که در چهاردهم آذرماه سال 1366 در منطقه اندیمشک با اصابت گلوله به بدنش به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای تهران به خاک سپرده شد.