بسم الله الرحمن الرحیم
( وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ).[1]
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و با سلام بر رزمندگان اسلام و با سلام خدمت پدر و مادر و اهل خانواده و فامیل. پدر و مادر عزیز، من امانتی بودم در دست شما که شما هم دِین خود را ادا کردید و امانتی که پیش شما بود به دست صاحبش باز گرداندید. از شما تقاضا دارم که برای من گریه نکنید و اگر از من نارضایتی داشتید، حلالم کنید تا در این دنیا راحت باشم. در ضمن هر چه لباس وسیله که مال خودم بوده با رضایت کامل خود به مستحقش بدهید و از ... طلب آمرزش میکنم و میخواهم که مرا ببخشد؛ چون من خیلی او را اذیت کردم. دیگر عرضی ندارم؛ جز طلب رضایت از شما.
1. سوره عصر، آیات 1 الی 3.
شهید احمد معطی در دوازدهم فروردینماه سال 1345 در شهرستان اراک و در خانوادهای مذهبی و متدین و اهل کار و تلاش دیده به جهان هستی گشود. تحصیلاتش را تا کلاس سوم راهنمایی سپری کرده بود که انقلاب شد و او در آن دوران فعالیت داشت و در کارهای اجتماعی شرکت میکرد. از جوانی مراقب چشمها و گوشها و زبانش بود تا نه هر چیزی را ببیند و نه هر کلامی را بشنود و نه هر حرفی را بر زبانش بیاورد و با انس با کلام الهی خود را مهیای پیوستن به شهدا کرد.
جنگ تحمیلی که شروع شد به جبهه رفت و این حضور سرآغازی بود بر اعزامهای مکررش به جبهههای نبرد حق علیه باطل. او علاوه بر آموزشهای رزمی، دوره غواصی نیز دیده بود و سعی داشت تا در جبهه و در عملیاتهای آبی - خاکی حضوری فعال داشته باشد تا با تمام توان یاریرسان رزمندگان اسلام شود.
در آخرین مرحله حضورش در مناطق جنگی جنوب کشور، به عنوان بسیجی گردان امام حسین(علیه السلام) به لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) رفته بود که در چهارم دیماه سال 1365 در حین عملیات کربلای 4 در جزیره بوارین بدنش بر اثر انفجار گلوله توپ مجروح و در همان مکان به شهادت رسید. پیکر مطهرش را تا عملیات کربلای 5 نزدیک به یک ماه در منطقه عملیاتی بود و پس از شناسایی در گلزار شهدای اراک به خاک سپردند.