شهید مظاهر حسنی در اول شهریورماه سال 1321 در شهرستان شازند و در خانوادهای کشاورز و زحمتکش دیده به جهان گشود. دوران کودکی و نوجوانی خود را در کنار پدرش به یادگیری امور کشاورزی پرداخت. با توجه به این که فضای عمومی خانواده مذهبی بود، از این رو شهید مظاهر حسنی به همراه پدر در مجالس مسجد محله شرکت میکرد و همین امر بهترین دلیل برای استحکام هر چه بیشتر پایههای اعتقادی او گردید و به مداحی برای اهل بیت(علیهم السلام) روی آورد و با مداحی و مرثیه خوانی، مراسم منعقد در مسجد را حال و هوای روحانی میبخشید. در این هنگام پس از پایان تحصیلات ششم نظام قدیم در کارخانه قند شازند مشغول به کار شد. او در سال 1340 ازدواج کرد و شش فرزند داشت. یکی از خصلتهای افراد مذهبی این بود که خیلی زودتر از دیگران به وضعیت رژیم استبدادی ستمشاهی و عمق جنایات و ظلمهای این خاندان فاسد پی میبردند، از این رو شهید حسنی نیز جذب حلقه مبارزین و مجاهدین علیه رژیم ستمشاهی گردید و از طریق حجت الاسلام ربانی که امام جماعت مسجد شازند بود، مبارزات خود را علیه رژیم پهلوی آغاز نمود و در پخش و تکثیر نوارهای سخنرانی امام خمینی(قدس سره) و اعلامیههای ایشان و روحانیون انقلابی فعالیت چشمگیری انجام داد. این کوششها باعث شد تا عدهای از دوستان وی و جوانان شهر نیز به کاروان مجاهدان انقلاب اسلامی بپیوندند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با پیشنهاد حجت الاسلام ربانی از کارخانه قند مأموریت گرفته و به اتفاق چند نفر از دوستانش کمیته امداد امام خمینی(قدس سره) را در شازند تشکیل و سازماندهی کردند. برجستهترین خدمت این شهید والامقام در کیمته امداد، ترویج طرح شهید رجایی در منطقه شازند بود. طبق مفاد این طرح به سالخوردگان بالای 60 سال که تمکن مالی نداشتند، از طریق کمیته امداد مستمری دریافت میکردند. بدین ترتیب دعای سالخوردگان بیبضاعت همیشه بدرقه راه او گردید. تلاشهای او باعث شد که ابتدا به عنوان جانشین حجت الاسلام ربانی و پس از انتقال ایشان به شهر قم، سرپرست کمیته امداد شازند شوند. شهید حسنی ضمن فعالیت و اشتغال در کمیته امداد از مسجد و جوانان نیز غافل نگردیدند و با برگزاری کلاسهای آموزش قرآن کریم در مساجد جامع، امام سجاد(علیه السلام) و حضرت ابوالفضل(علیه السلام) جوانان شهر را دور هم جمع میکرد. همچنین در مناسبتهای گوناگون با مداحی اهل بیت(علیهم السلام) گرمی بخش این مراسم بود. صدای غرّا و صوت دلنشین او همگان را جذب میکرد، به طوری که مردم او را سر آمد هیئتیهای شهر میدانستند. با فرا رسیدن وقت، اذان خود را به مسجد میرساند و با صوت زیبای خود اذان میگفت. شهریور سال 1359 مرز و بوم ایران حادثهای تلخ را تجربه میکرد و آن هم تجاوز رژیم سفاک بعث عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران بود. در این هنگام شهید حسنی داوطلب اعزام به جبهه نبرد حق علیه باطل گردید و به منطقه کردستان و شهر قروه اعزام شد و مدت 45 روز در آن منطقه با عناصر ضد انقلاب مبارزه و جهاد کرد، سپس با شدت گرفتن جنگ در آبان ماه سال 60 به عنوان بسیجی گردان امام حسن(علیه السلام) به منطقه گیلانغرب اعزام شد. این ایام مصادف بود با آغاز عملیاتهای بزرگ رزمندگان اسلام در جبهههای نبرد برای بازپس گیری مناطق اشغالی از دشمن بعثی. از این رو یک عملیات در منطقه گیلانغرب طراحی شد که مطلع الفجر نام گرفت. رزمندگان جبهه، این عملیات را با نام شیاکوه میشناسند. بالاخره عملیات مطلع الفجر و منطقه شیاکوه، سکوی پرواز این شهید والامقام به عرش الهی گردید و روح نورانیاش به ملکوت اعلی پر کشید. پس از هجوم دوباره دشمن و عقبنشینی رزمندگان از آن منطقه، پیکر مطهر شهید حسنی به چنگال متجاوزین بعثی افتاد و دیگر هیچ اثری از او پیدا نشد. پس از سرنگونی صدام ملعون و رژیم بعثی عراق، پیگیریهای کمیته تفحص و جستجوی مفقودین جنگ تحمیلی ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی نیز ثمری نبخشید و اثری از وی یافت نشد؛ بنابراین پس از گذشت 22 سال از مفقودیت ایشان، قرائن و شواهد موجود در عملیات مطلع الفجر بررسی و بالاخره دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی شهادت این شهید بزرگوار را محرز و قطعی دانسته و اعلام نمودند. هم اکنون در گلزار شهدای شهر شازند سنگ یادبودی به نام این شهید نصب گردیده که زائران قبور شهدا را طلب میکند.