مرگ حق است و هیچکس را از آن گریزی نیست. انسانهای این زمین روزی جسم و کالبد خود را باقی میگذارند و روحشان به دنیای باقی سفر خواهد کرد. به دنیایی که تنها خداوند اعمال خوب و بدشان و پاداش و جزای آنها را محاسبه خواهد کرد. انسانها روزی از دنیا خواهند رفت و تمام اموال و ثروت و فرزندان و شغل و اعتبارشان را در همین جهان باقی میگذارند. آنها با خود تنها اعمالشان را میبرند و همین باعث سربلندی و یا سرافکندگیشان خواهد شد. مرگ همان حقی است که به تمام انسانها میرسد. حقی عادلانه که برای همه یکسان است و هر کس روزی به نحوی و یا به شکلی دنیای فانی را ترک کرده و به دنیای باقی راه پیدا میکند. اما برخی چه سعادتمندانه این مسیر را میپیمایند. مردانی که در راه خدا جهاد میکنند و در راه خدا از جانشان میگذرند، مردانی که مسیر عشق را طی میکنند و به سعادت اخروی دست پیدا میکنند. شهید والامقام علیرضا فلاحی مقدم شیرمردی دلاور که در دومین روز از شهریورماه سال 1345 در تابستانی زیبا در روستای زیبای دهنو از توابع شهرستان خمین در استان مرکزی، دیده به جهان گشود. او در خانوادهای متدین و انقلابی متولد شد و روزهای زیبای کودکی را کنار اعضای پر مهر خانواده سپری کرد و در سن هفتسالگی وارد دبستان شد. تنها دوران ابتدایی را طی کرد و پس از آن ادامه تحصیل نداد. این بزرگمرد از همان زمان کودکی و نوجوانی در کارهای خانه و امور کاری منزل سهیم بود و تلاش میکرد تا به دیگران کمک کند. او بسیار شاداب و خندان بود و اخلاق نیکویی داشت. همچنین در مسائل دینی و مذهبی کوشا بود و به بسیج علاقه خاصی داشت. روزهای کودکی را پشت سر گذاشت و با اینکه هنوز سن کمی داشت با حمله دشمن بعثی به ایران لباس بسیج به تن کرد و با غیرت و جوانمردی به سمت جبهههای نبرد راهی شد. بسیجی گردان روحالله(قدس سره) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) مدتی را در جبهه بود و در بیست و هفتم دیماه سال 1361 سرانجام در عبدالخان اهواز به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در الیگودرز - لرستان به خاک سپرده شد.