بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي وَ طَهِّرْ لِي قَلْبِي خدایا مرا پاکیزه و قلبم را پاک گردان.
با سلام فراوان به ساحت پاک و مطهر و مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نایب برحقش امام خمینی(قدس سره) و درود بر روان همه شهدای عصرها و نسلها تاکنون و به تمامی خانوادههای شهیدپرور و همه ملت قهرمان ایران که در پشت جبهه ما را یاری میکنند. من به عنوان کسی که از نظر طبقاتی وابسته به توده روستای این کشور میباشم یا لااقل بودهام و تمامی محرومیتها را در زیر شلاق اربابها و خانها لمس و درک نمودهام، با شما پدر و مادر و خواهر و برادرانم وصیتی دارم. هر عملی و هر عقیدهای را در مذهب به داشتن رهبری درست و پاک میباشد و مسئولیت هر فرد شیعه این است که پیرو پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) باشد و آنهم خانهای که علی(علیه السلام) پدر، فاطمه(علیها السلام) مادر، زینب(علیها السلام) دختر، حسین(علیه السلام) پسر آن باشد و شما هم پدر و مادر، خواهر، برادرانم علی(علیه السلام) وار زیستن فاطمه(علیها السلام) وار تربیت کردن و زینب(علیها السلام) وار تبلیغ کردن حسین(علیه السلام) وار جنگیدن را بیاموزد که:
کُلُ یَومٍ عاشورا کُلُ اَرضٍ کربلا
حال که هر قطعه از سرزمین کشور ما ایران کربلا و هر روزمان عاشورا و حسین(علیه السلام) زمان ما روحالله(قدس سره) است، در این زمان هر کدام از شما مسئولیت دارید این کربلای خونین و انقلاب و حسین(علیه السلام) زمان را یاری کنید. از شما پدر و مادر و خواهرانم و برادرانم میخواهم که بر سر جنازه و قبر من اشک نریزید و این راه را ادامه دهید و از هیچ کمکی دریغ ننمایید که حسین(علیه السلام) زمان را یاری دهید از تو ای مادر و خواهرم میخواهم که به جای اشک ریختن بر مزارم راه فاطمه(علیها السلام) و زینب(علیها السلام) را دنبال و لحظهای از تبلیغ اسلام دست برندارید، مبادا لحظهای غفلت کنید و در شهید شدن من نگران شوید که دشمنان انقلاب خوشحال گردند و از شهید شدن من خوشحال باشید و راه انقلاب را ادامه دهید و از شما خویشان و دوستان و آشنایان و تمامی ملت غیور و شهیدپرور تقاضا دارم که بیایید ای خواهران و برادران ادامهدهنده راه امام(قدس سره) و نهضت باشید و در این لحظه تاریخی حسین(علیه السلام) زمان را یاری کنید و از هر طریقی که میدانید و میتوانید در راه خدا انفاق کنید. در رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری ننمایید. از بخشیدن مال خود در راه خدا امتناع نورزید و در تبلیغ در خانه و کوی و برزن خود در هر جا و مکان دست بر ندارید. هر گونه حرکت ضدانقلاب را در نطفه خفه نمایید. همیشه در صحنه گوش به فرمان امام(قدس سره) باشید.
از شما خانواده خوب و مهربانم میخواهم که برای من طلب آمرزش نمایید و مرا ببخشید و تمامی بدهکاری و قرضهایم را پرداخت نمایید. جنازه مرا تحویل برادرم اسماعیل توانچه دهید که خودش طاهر پاک و تطهیر باشد .... برادر توانچه دستهایم و چشمهایم را باز بگذار که این مال پرستان بدانند چیزی با خود نمیبرم تا بلکه ببینند و بدانند که با اینکه سواد نداشتم ولی راه را با آگاهی انتخاب و کورکورانه آن را انتخاب نکردم و رهرو خط خدا و امام(قدس سره) شدم و خودم راه را انتخاب کردم و در مزارم قطعه یخ بگذار. به جای اینکه وصیت نمودم بر سر قبرم گریه نکنند، بر اثر گذشت زمان، یخ آب شود بر جنازهام اشک بریزد. والسلام علی من اتبع الهدی. برای حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و زمینهسازی حکومتش و سلامتی امام خمینی(قدس سره) دعا کنید.
شهید احمد نعیمی در چهارم آذرماه سال 1335 در روستای گل زرد از توابع سربند اراک در خانوادهای مذهبی و متدین، دیده به جهان گشود، محرومیتهای مالی خانواده از همان ابتدا شور و تعاون و مددرسانی را در وی برانگیخت، از خصایص نیکو و پسندیدهای برخوردار بود. ایثار، گذشت و جوانمردی از ویژگیهای بارز شخصیت او به شمار میآمد. با اوجگیری مبارزات مردمی به جمع تلاشگران عرصه انقلاب پیوست و در راهپیماییها و فعالیتهایی که علیه رژیم منفور پهلوی صورت میگرفت، فعالانه شرکت میجست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شرکت ماشینسازی اراک به مسئولیتهای اجتماعی خویش ادامه داد، از شیفتگان راستین سرخیل شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) ولایتفقیه بود و همواره بر حمایت از ولایتفقیه و انقلاب اسلامی تأکید فراوان داشت.
پس از آغاز جنگ تحمیلی چندین مرحله داوطلبانه به جبهههای حق علیه باطل شتافت تا در سنگر دفاع از مکتب و میهن اسلامی تکلیف خود را ادا نماید. سپس به صورت مأمور از کارخانه به رزمآوران کمیته انقلاب اسلامی پیوست تا رهروی از طریق مستقیم و خداپسندانه را تداومی دیگر ببخشد. آن جنگاور غیرتمند و حقطلب به عنوان پاسدار کمیته اراک مأمور به کمیته دزفول در تیپ 7 ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خدمت میکرد که در سایت 4 و 5 در عملیات فتح المبین مجروح شد و برای مداوا به مشهد اعزام شد و هنگامی که برای ادامه مداوا در حال انتقال به تهران بود در آخرین روز از فروردینماه 61 به پیشتاز عروج خونبار خویش شتافت و در مسیر به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.