مادرم هرگز برای من گریه نکن تا نزد مادرت حضرت زهرا(علیها السلام) شرمنده نشوی و به همه دوستان و آشنایان توصیه صبر میکنم و امام(قدس سره) را تنها نگذارید و راه امام(قدس سره) را ادامه دهید و بدانید که اگر از امام(قدس سره) و انقلاب جدا شوید، هلاک خواهید شد و به برادرانم توصیه احترام به پدر و مادر را میکنم.
والسلام.
خاطره:
او نسبت به فامیل و بستگان و اهالی روستا علاقه خاصی داشت. او معتقد بود که انسان نباید با آدم بینماز معاشرت داشته باشد. یکی از نکات قابل توجه در مورد این شهید والامقام آن است که او قبل از شهادت در آخرین مرخصی خود محل خاکسپاری خود را به یکی از دوستانش سفارش میکند و پس از شهادت در همان مکان به خاک سپرده میشود.[1]
1. زندگینامه شهدای روستای گازران، ص ۲۲.
شهید فرامرز قاسمی در سال ۱۳۴۴ در روستای گازران از توابع شهرستان خنداب در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد و در دامن مادری مهربان و پدری زحمتکش پرورش یافت تا اینکه در سن هفتسالگی در همان روستا به دبستان رفت و دوره ابتدایی را به پایان رساند. پس از پایان دوره ابتدایی به علت مشکلاتی چند از جمله نبودن دوره راهنمایی و دبیرستان موفق به ادامه تحصیل نشد. پس از ترک تحصیل در روستا نزد پدر بزرگوارش به کشاورزی و دامپروری مشغول شد. در زمان نوجوانی به انقلاب و امام(قدس سره) علاقه وافری داشت.
در سالهای جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۳ به خدمت مقدس سربازی اعزام و پس از آموزش در لشکر 21 حمزه سیدالشهدا(علیه السلام) سازماندهی شد. از طریق همان لشکر به جبهههای نبرد راه یافت و پس از شش ماه خدمت در منطقه جنگی در بیست و سوم اسفندماه 1363 در جزیره مجنون عراق در حین درگیری با سربازان ارتش بعث عراق با ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.