مجتبی، برگزیده بود و در پنجمین روز از خردادماه سال 1345 در خانوادهای شریف و مسلمان چشم به جهان هستی گشود. خانواده کارگر و پر تلاش او، شاکر خداوند و روزیخور برکت دستان خود بودند. مجتبی زندگی را در دامان سبز پدر و مادری مهربان و دلسوز در خیابان پارک شهر اراک، کنار کتابخانه آغاز کرد. در همان محله رشد کرد و به مدرسه رفت و در همان محله نیز قصد رفتن به جبهه کرد. خانواده او را با آیین دین محمدی(q) و محبت اهلبیت(علیهم السلام) پرورش دادند. او پسری مهربان و آرام بود. هدف خلقتش را بندگی خدا میدانست و میکوشید تا زندگی را با بندگی پیوند بزند. به سن مدرسه که رسید، قلم در دست گرفت و تا ششم ابتدایی به خواندن و نوشتن مشغول شد؛ ولی از آنجا که خانوادهاش در تنگنای مالی گرفتار بودند، درس را رها کرد و به کارگری رفت. در کارگاهی به کمدسازی مشغول شد تا کمکحال خانواده باشد. مجتبی مجرد بود و تصمیم داشت بعد از اتمام خدمت سربازی زندگی مشترکی را آغاز کند.
جنگ تحمیلی شروع شده بود و مجتبی میخواست برای دفاع از میهن اسلامی ادای دین کند. وی به لشکر 21 حمزه سیدالشهدا(علیه السلام) ارتش رفت تا از آنجا راهی جبهههای نبرد شود. وی در مدت حضور در جبهه در چندین مأموریت، دلاورانه شرکت کرد تا اینکه در بیست و ششم دیماه سال 1365، در منطقهی سومار استان کرمانشاه به شهادت رسید. مردمان محله پارک شهر، جوانی پاک را که خوبی و نجابت او را هنوز در خاطر داشتند، با چشمانی اشکبار بر روی شانه گرفتند و برای وداع آخر تا خانهاش مشایعت کردند و بعد پیکر مطهرش را در گلزار شهدای اراک به خاک سپردند.