در شهرستان شوشتر به دنیا آمد؛ ولی در خیابان و محله راهزان اراک رشد کرد و بالید. در این محله بود که جسم و روحش با هم به کمال میرسید. زندگی خوبی داشت و توانست مدارج علمی و کاری را طی کند و موفق باشد. روزگارش به گونهای بود که در همان سال تولدش که ششم فروردینماه سال 1341 بود به بعد، آرامآرام توانست با کمک خانوادهاش زندگی بر اساس اسلام و مسلمانی را در پیش بگیرد. کیومرث در دوران کودکیاش با مفاهیم ناب اسلامی آشنا شد. پدر و مادرش در تربیت او کوشیدند و در همان سالها بود که به او آداب و معاشرت آموختند تا زندگی سراسر احترام و ادبی داشته باشد. سعی داشت تا با مهربانی که از خانواده آموخته و دیده بود، با مردم ارتباط بگیرد و در این امر هم موفق بود. هفت ساله که شد، به مدرسه رفت و دوران ابتدایی و راهنماییاش را با نمرات خوبی پشت سر گذاشت و برای رفتن به دبیرستان آماده میشد. علاقه شدید او به درس و جدیت و تلاشی که داشت سبب شد تا در دبیرستان امام محمدباقر(علیه السلام) شهرستان اراک برود و در رشته حسابداری دیپلم بگیرد و بعد از این که تحصیلاتش را تمام کرد، به عنوان کارمند در مدرسه عالی علوم (دانشگاه اراک) مشغول به کار شد. جبهه را دانشگاه میدانست و میگفت: در جبهه مردانی زندگی میکنند که از لحاظ معرفتی به مدارج بالایی رسیدهاند. انگار او نیز دلش در هوای جبههها مانده بود و میخواست حضوری با معرفت داشته باشد. به بسیج رفت و نامنویسی کرد. برای دیدن آموزشهای نظامی 45 روزه آماده شد. این دوره را به خوبی پشت سر گذاشت و با شور و شوقی که در سر داشت، به جبهه اعزام شد و به عنوان راننده پایه در گردان سلمان از لشکر مهندسی رزمی 42 حدود سه ماه خدمت کرد تا سرانجام در جزیره مجنون در نهمین روز از تیرماه سال 1366 در حین مأموریت بر اثر سانحه دچار ضربه مغزی و خونریزی داخلی شد و به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای اراک و در کنار دیگر دوستان و همرزمانش به خاک سپردند.