نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
و اما مادر و برادران و خواهران و همسر مهربانم، پس از سلام، امیدوارم که من را ببخشید؛ زیرا من موقعی که این راه را انتخاب کردم، کاملاً شناسایی به راهم داشتم و آگاهانه آمدم و امیدوارم که من به آرزویی که دارم برسم و شما هم برای من ناراحت نباشید؛ چون شهید عزادار نمیخواهد. شهید دنبالهرو میخواهد و امیدوارم که خداوند توفیق داده باشد. در مدت این دو سال و خردهای که در سپاه پاسداران بودم، مسئولیت خود را خوب انجام داده باشم. در پایان از مسئولین میخواهم که اگر من در این راه عزیز شهید شدم، خانهای که بنیاد مسکن به من داده بود، آن را بدهند به یک فرد مستضعف و مادرم و همسرم هم بروند در ده دربند، پهلوی برادرانم و خواهرانم. از خدا میخواهم که همسر عزیزم را صبر دهد. از شما میخواهم که در زندگی، مسیر حق را انتخاب کنید و در جهت انقلاب و پیروی از خط امام(قدس سره) حرکت کنید. به جان امام(قدس سره) دعا کنید و دست از پشتیبانی روحانیت و ولایتفقیه بر ندارید. از شما میخواهم که سلاح خونین و بر زمین افتاده مرا به دوش بگیرید و جای خالی مرا پر کنید. به کوردلان و مزدوران پشت پرده آمریکا بگویید: من و دیگر رزمندگان، برای کسب مادیات و جاه و مقام به سوی جبهه رهسپار نگشتهایم؛ بلکه تنها هدف، اسلام و قرآن بوده است.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. ... به امید دیدار در کربلا و اگر جنازهام آمد، آن را در دربند به خاک بسپارید.
شهادت شیوه مردان دین است خمینی(قدس سره) رهبر مستضعفین است
محمد خلیل ملاطاهری.
خاطرات برادر شهید:
همرزمانش میگفتند: به همراه شهید سردار جهانآرا، فرمانده سپاه خرمشهر، برای اسیر کردن خلبان عراقی که هواپیمایش مورد شلیک قرار گرفته بود با موتور به محل رفتند. نزدیکی خلبان که رسیدند، یک میگ عراقی باز در محل آمد و با شلیک مستقیم راکت به طرف شهید خلیل ملاطاهری ایشان را به شهادت رساند. بلافاصله این هواپیما نیز مورد شلیک موشک و ضد هوایی قرار گرفت و به آتش کشیده شد.
چهارم فروردینماه سال 1340 روستای دربند، یکی از روستاهای شهرستان خمین، شاهد ولادت فرزندی بود که بعدها به برای اسلام و ایران افتخار آفرید. او خلیل ملاطاهری نام داشت. مثل خیلی از مردان بزرگ و الهی در دوران کودکی، گرد یتیمی بر چهره معصومش نشست و پدر را از دست داد. شش ساله بود که به مدرسه رفت و تا سوم دبیرستان به تحصیل ادامه داد. پس از مدتی بنا به سنت الهی و سفارش پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به تشکیل خانواده پرداخت. قبل از انقلاب تلاش فراوانی در راه پیروزی انقلاب اسلامی کشید تا امیدها برآورده شد و نهضت مردم ایران به پیروزی رسید. بعد از انقلاب او با افتخار عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامیشد. آغاز جنگ تحمیلی و حمله همهجانبه ارتش عراق با همراهی بیش از 36 کشور دیگر، محکی بر ادعاهای نسل انقلاب بود. خلیل مثل دیگر دوستانش برای اثبات صداقت انقلابی و ایمان اسلامیاش، داوطلبانه به جبهه شتافت و رو در روی قوای متجاوز، به نبرد پرداخت. چند نوبت به جبهه رفت و برای مدتی کوتاه به خمین برگشت؛ اما هر بار که از جبهه بر میگشت، طاقت دوری از آن فضای نورانی را نداشت. دو ماه بود که در جمع مدافعان اسلام حضور داشت که عملیات بیتالمقدس شروع شد و فرزندان ایران اسلامی همقسم شدند تا ننگ اشغال خرمشهر را تا ابد از پیشانی ایران بزرگ پاک کنند. در این عملیات، خرمشهر آزاد شد، اما نزدیک به 7000 تن از بهترین فرزندان ایران در این را به شهادت رسیدند. این عملیات درس بزرگی به تاریخ داد تا دیگر کسی حتی فکر جنگ با مردم ایران را هم در سر نپروراند. محمد خلیل یکی از این اسطورهها است. او در آن زمان فرمانده گروه اعزامی از شهر خمین بود. در عملیات آزادسازی خرمشهر با رمز یا علی بن ابیطالب(علیهما السلام) شرکت کرد و پس از رشادتها و تلاشهای بیشمار، به معراج شهادت بال گشود و به میهمانی خدا رفت. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.