شهید والامقام احمد عقابی دلاورمردی که بر بلندترین قلههای افتخار به پرواز درآمد و بال و پری از جنس ایثار و فداکاری گشود تا راه آسمان را دریابد. او عشق را یافته بود و برای رسیدن به معشوق ابدی خود بال و پر میزد. شیرمردی که تمام هم و غمش نجات مردم سرزمینش از چنگال نانجیب دشمن بود و در این راه از هیچ تلاشی فروگزار نمیکرد.
شهید گرانقدر احمد عقابی در پنجمین روز از شهریورماه سال 1333 در تابستانی زیبا و دلانگیز همزمان با سخاوت چشمگیر خورشید، در شهرستان زیبای ساوه از توابع استان مرکزی، چشم به جهان گشود. او فرزند خانوادهای مهربان و صمیمی بود که در تربیت دینی و اخلاقی فرزندان خود بسیار کوشا بودند و در این امر مهم تمام تلاش خود را به کار میگرفتند. احمد فرزند خانوادهای بود که مهربانی را برای فرزندان سرمشق میگرفتند و دین و عبادت را در گوششان نجوا میکردند به همین دلیل از کودکی با این مسائل زیبا آشنا شده بود.
او همچون دیگر همسن و سالانش در سن هفتسالگی وارد دبستان شد و دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از آن وارد مقطع دبیرستان شد. تحصیلات خود را تا پایان دبیرستان ادامه داد. احمد در تمام دوران تحصیلش میکوشید تا دانشآموز نمونهای باشد و درسش را به خوبی بخواند.
او بسیار مهربان و خوشرفتار بود و همیشه به اعضای خانواده و دوستان و آشنایانش کمک میکرد و همین امر او را در نظر همه بسیار گرامی کرده بود. او در کنار تحصیل در کار کشاورزی هم یاریرسان خانواده بود اما پس از فراغت از تحصیل، به کشاورزی مشغول شد. کشاورز دلیری که با تمام توانش زحمت میکشید تا نان حلال به دست آورد.
با آغاز جنگ تحمیلی تاب و قرارش را از دست داد و تلاش میکرد تا به سمت جبهههای نبرد راهی شود. بنابراین لباس بسیج به تن کرد و با غیرت و مردانگی به سمت جبهههای نور علیه ظلمت شتافت. در آخرین حضورش به عنوان بسیجی گردان موسی بن جعفر(علیهما السلام) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) پس از ده ماه نبرد دلیرانه در ششم آبان ماه سال 1362 در حین عملیات والفجر 4 در منطقه جنگی مریوان با اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. و پیکر مطهرش در زادگاهش به خاک سپرده شد.