برادر شهید، اسماعیل علمی مردی از خطه دلیرمردان این آب و خاک که برای حفظ جان و مال و ناموس ایرانیان به پیکار با دشمن پرداخت و جان شیرینش را در این راه بزرگ و خطیر از دست داد. جوانی که از مکتب عاشورا درس عشق و دلدادگی آموخته بود و جوانیاش را درست مثل حضرت علیاکبر(علیه السلام) در راه دین فدا کرد. چرا که در فداکاری و ایثار پیرو ایشان بود. و خوب میدانست با خدا معامله کردن نتیجهای به جز بهشت برین نخواهد داشت. پس در طلب معشوق دل به دریای عشق زد و راهی سرزمین ایثار شد.
شهید اسماعیل علمی در اولین روز از دیماه سال 1347 درست با آغاز زمستان در ایرانزمین در خانوادهای مؤمن و متدین که عشق خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) را در دل میپروراندند، دیده به جهان گشود. کودکی که در زمستان به دنیا آمده بود اما بوی بهار را با خود آورد و رنگ و بوی شادی را به اعضای خانواده مهربانش هدیه داد. کودکی که عشق را معنا کرد و محبت و فداکاری را به تصویر کشید. نامش را اسماعیل گذاشتند تا روزی اسماعیل وار در راه حقتعالی قربانی شد و نشان داد که هر انسانی در جهان رسالتی دارد و او نیز رسالتش دفاع از دین و حریم مقدس سرزمینش بود.
روزهای زیبای کودکی به سرعت سپری شد و او در قاب چشمان خانواده قد کشید و کمکم زمان رفتن به مدرسه فرا رسید. کودکی که شیرینزبانیها و خندههایش در گوش همه میپیچید و صدای بازیهای کودکانهاش خانه را پر از شادی میکرد. حالا زمان آن رسیده بود که به دبستان برود. از کودکی باهوش بود و به درس خواندن علاقه زیادی نشان میداد. پس درسش را به خوبی خواند و دوران دبستان و راهنمایی را با موفقیت طی کرد و سپس وارد دبیرستان شد. او موفق شد در رشته اقتصاد دیپلم بگیرد. همواره تلاش میکرد تا در امور کاری و خانوادگی به پدر و مادر کمک کند تا گوشهای از زحمات آنها را جبران کند. جوان نمونهای که در عطوفت و مهربانی بینظیر بود و به عبادت و مراسمات مذهبی علاقه زیادی نشان میداد. مرید حضرت امام(قدس سره) بود و به ایشان علاقه زیادی داشت. پس زمانی که جبهههای نبرد به دلاوران ایران نیاز داشت، صدای دعوت حق را شنید و به صورت داوطلبانه راهی جبهه شد. بسیجی گردان ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دو ماه در جبهههای جنگ حضور فعال داشت تا اینکه در چهارم دیماه سال 1365 در منطقه شلمچه در عملیات کربلای 5 به درجه رفیع شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.