اولین عشق زندگی هر دختری میتواند پدری باشد که معنای واقعی محبت را به او میآموزد و عشقش پاکترین و بیآلایشترین عشق دنیاست. پدری که خوب بلد است از کدام راه وارد شود تا چین و چروک غم از پیشانی دخترش بردارد. پدری که مهر و محبت را به تصویر میکشد و در تربیت دینی و اخلاقی فرزندش میکوشد. پدر بودن زیباست، پر مسئولیت است و گاهی سخت است اما زمانی که فرزندت دختر باشد این پدر بودن کمی سختتر میشود و دختری که پیکر پدر به خاک میسپارد چه حالی خواهد داشت؟
شهید والامقام مرتضی نوبرانی رادمردی که در نوزدهم شهریورماه سال 1330 در روستای زیبای نوبران از توابع شهرستان ساوه، دیده به جهان گشود. او دوران کودکی را در روستا سپری کرد و در سن هفت سالگی وارد دبستان شد. و مقطع ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت. اما پس از آن به خاطر عدم امکانات تحصیلی و مناسب نبودن شرایط ادامه تحصیل نداد.
او پس از ترک تحصیل مشغول به کار شد و در زمان جوانی هنگامی که مسیر زندگیاش را مشخص کرده بود ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. با این کار عشق و علاقهاش به زندگی بیشتر شد و با تمام توانش زحمت میکشید و کار میکرد او به اهواز رفته بود و در شرکت لولهسازی اهواز مشغول به کار بود. با آمدن فرزندان زندگی رنگ و بوی زیباتری گرفت و مرتضی تلاشش را بیشتر از قبل میکرد تا اعضای خانوادهاش کمبودی احساس نکنند. با آمدن دخترانش مهربانی و مسئولیتپذیری بیش از پیش در وجودش دیده میشد. همسری مهربان و پدری صبور که در زمان جنگ تحمیلی با بمباران ناجوانمردانه دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد. شهید مرتضی نوبرانی در پانزدهم آذرماه سال 1365 در بمباران هوایی اهواز در محل کارش به شهادت رسید و در میان اشکهای سه دختر مومنش، پیکر مطهرش را در زادگاهش - ساوه - به خاک سپردند.