بسم الله الرحمن الرحیم
(وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ).[1]
... اینجانب محمد فیضی متولد 1339 و شماره شناسنامه: 404 محل صدور: رحیمآباد که از بسیج شهرستان ساوه اعزام شدهام در جبهه حق علیه باطل در جبهه خونینشهر؛ شهر عاشقان شهادت به حضور پدر عزیزم سلام میرسانم.
پس از عرض سلام، سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه در زیر سایه و پرچم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نایب بر حقش امام خمینی(قدس سره) خوب بوده باشید.
باری پدر عزیزم! من در آخرین لحظات زندگیام میخواهم چند کلمهای با شما درد دل کنم. پدر جان! هم اکنون که ما در جبهه خونینشهر هستیم این وصیتنامه را مینویسم. پدر جان! مگر من از علیاکبر(علیه السلام) حسین(علیه السلام) که تازه جوان امام حسین(علیه السلام) بود و فرقش را شکافتند، بالاترم؟ فقط به حال من گریه نکنید بلکه همیشه امام حسین(علیه السلام) را به یاد آورید که در یک روز عاشورا 72 تن از یارانش را از دست داد حتی طفل شش ماه خود را و حالا بعد از 14 قرن در دلها فریاد یا حسین(علیه السلام) است و ما هم باید راهی را که حسین(علیه السلام) پیمود، بپیماییم.
پدر جان! از تو میخواهم صبور و بردبار باشی. از شما میخواهم همیشه پشتیبان امام(قدس سره) و دین اسلام و قرآن باشی. همیشه در راه خدا کار کنید. ... نماز ستون دین است و ما هم برای پایدار نمودن نماز میجنگیم .... پدر جان! همیشه یاور امام خمینی(قدس سره) باشید و امام(قدس سره) را تنها مگذارید.
این امام(قدس سره) است که ما را از راه تباه که شاه ملعون برای ملت ایران با چه ساز و برگهایی درست کرده بود تا که جوانان ما را به گمراهی و تباه بکشاند. این امام(قدس سره) بود که اسلام را دوباره زنده کرد و بر علیه طاغوت قیام کرده و ما هم باید به او کمک کنیم تا هر چه از این طاغوتیان مانده، از بین ببریم. باید به امام(قدس سره) کمک کرد تا هر چه از این طاغوتیان مانده، را از بین ببریم.
باید به امام(قدس سره) کمک کرد تا این انقلابمان را با خون خودمان به سرتاسر دنیا، آمریکا و شوروی و اسراییل درس عبرت بدهیم و اما مادر جان! مادری که چه زحمتهایی به خاطر ما کشیدی و شبها برای خاطر ما تا صبح نخفتهای و برای ما لالایی گفتی. مادری که با شیر پاکت فرزندی را بزرگ کردهای و گفتی برو در راه خدا بجنگ. مادر جان! میجنگیم، میمیریم اما هرگز اگر چه خونینشهر و آبادان را به آتش بکشند اگر ایران را به آتش بکشند، هرگز سازش نمیپذیریم. مادر جان! پاداش تو با ام لیلا مادر علیاکبر(علیه السلام) باشد. شمایی که جوانهایتان را در راه خدا و در راه حق بزرگ میکنید و به یاری امام زمان ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نایب بر حقش امام خمینی(قدس سره) میفرستید. شما با مادر علیاکبر(علیه السلام) حسین(علیه السلام) همدمید. شما از دل مادر علیاکبر(علیه السلام) آگاهید. مادر جان! مبادا بعد از مرگ من گریه و زاری کنید. من از تو خیلی راضی هستم و تو هم از من راضی باش. همچنین پدر جان! تو هم از من راضی باش. برادر جان و خواهر جان شما هم از من راضی باشید0 برادر جان شبهای پنجشنبه دعای کمیل را فراموش نکنید. من شما را به خدای یگانه میسپارم و صاحب زمان مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) همیشه یاور شما باشد. خداحافظ حلالم کنید. والسلام.
1. سوره عصر، 1 الی 3.
شهید محمد فیضی در سال 1339 در روستای رحیمآباد پرندک از توابع شهرستان ساوه در یکی از خانوادههای کشاورز، چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در کنار خانواده به تحصیل و کار مشغول بود و تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. پرورش در خانوادهای معتقد به مبانی اسلام، سبب شد که از کودکی نماز بخواند و روزه میگرفت با حضور مجالس روضه و سوگواری اعتقادات دینیاش تقویت شد و به همین دلیل از شروع انقلاب اسلامی به طرفداری از آن میپرداخت و در پیشبرد انقلاب در زادگاهش نقش فعالی داشت. به همان دلیل همیشه طرفدار کارگران و مستضعفان بود و چون خودش از یک خانواده محروم و ستمدیده و زحمتکش به حقانیت انقلاب معتقد شد.
یک سال پس از پیروزی انقلاب به خدمت سربازی اعزام شد و 14 ماه خدمت کرد. با شروع جنگ تحمیل به عضویت بسیج درآمد و با کمک برادران و دوستانش در محل سکونت یک پایگاه بسیج ایجاد کردند. از طریق همان پایگاه در مرحله اول اعزامش به جبهه راهی مناطق غرب کشور شد و پس از سه ماه در مرحله دوم همراه با مدافعان خرمشهر در عملیات بیتالمقدس شرکت کرد. بسیجی شهید گردان امام علی(علیه السلام) از تیپ 22 بدر در همان عملیات با ترکش توپخانه دشمن در منطقه شلمچه در دهم اردیبهشتماه 1361 به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.