خیلی دوست داشت تا به اندازهی خودش در برابر دشمن ایستادگی کند و او را به خاک و خون بکشد. اهل دفاع از مظلوم بود و هر جا که ظلمی میدید، ایستادگی میکرد و زندگیاش را به خطر میانداخت تا شاید جلوی ظلم را بگیرد. نمونهاش را در دوران انقلاب به وضوح میبینیم که جعفر در برابر حکومتی ایستادگی کرد که اسلحه داشتند و از کشتن هم ابایی نداشتند. او در یکی از روزهای خوب خداوند در سال 1342 در شهرستان خمین زادگاه بنیانگذار کبیر این انقلاب، دیده به جهان هستی گشود و چشمش را به روی زیباییهای دنیا باز کرد. از همان سالهای کودکی تحت تربیت صحیح خانواده و پدر و مادرش قرار گرفت. او را با نماز و احکام الهی آشنا کردند و در زمرهی کسانی قرار گرفت که عاشقانه در بین مردم زندگی میکند و با دوست داشتن آنها و کمک به آنها زندگیاش را پیش ببرد. او از اسلام فقط نماز و روزه را پیدا نکرده بود بلکه کمک به خلق خدا را عبادت میدانست.
شهید جعفر نوروزی اخلاقی بسیار اسلامیداشت. او از بچگی نیز قرآن میخواند و خیلی به نماز علاقه داشت و خیلی صبور و شجاع بود. دوران کودکی را که سپری کرد برای تحصیل به دبستان محلهاش رفت و توانست دوره ابتدایی را به پایان برساند. سه سال راهنمایی را هم که خواند مدرک سیکلش را گرفت و به آهنگری رفت تا از این طریق کسب روزی کند و به خانوادهاش کمک کند.
هنگامی که موعد سربازیاش رسید به عنوان سرباز وظیفه در لشکر 28 کردستان نیروی زمینی ارتش آموزشهای نظامی را دید و اسلحه به دوش کشید و راهی میدان مبارزه از دین و میهن اسلامی شد. او در هجدهمین روز از تیرماه سال 1362 در مریوان در حالی که با گروهکهای ضدانقلاب در حال مبارزه و جنگ بود، بر اثر اصابت ترکش به ران و شکمش به شهادت رسید. پیکر مطهرش را هم در گلزار شهدای شهرستان خمین به خاک سپردند.