اخلاص، پیشهای از زمره مخلصین، آنانی که شور حسین(علیه السلام) در دل و نوای خمینی(قدس سره) بر سر داشتند و جز به کربلا و کربلائیان نمیاندیشیدند. مصداق حقیقی مردانی بودند که فریاد (لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ ).[1] را سر دادند و تنها الله را پذیرفتند. شهید رسول علیجانی در بیست و دوم دیماه سال 1348 در یک خانواده مذهبی در پرندک از توابع شهرستان ساوه دیده به جهان گشود. از همان دوران نوجوانی مقید به انجام فرایض دینی بوده و در نماز جماعتها و مراسمهایی که به مناسبتهای مختلف برگزار میشد، شرکت میکرد. او عضو فعال بسیج محل بود. دوران کودکی به تحصیل اشتغال داشت و تا سوم دبیرستان در رشته علوم تجربی درس خواند. ولی به جهت نیاز جبهه و این که به ندای امام(قدس سره) راحل لبیک گفته باشد، تصمیم گرفت با رها کردن کلاس درس از طریق بسیج به جبهه اعزام شود. دوره آموزشی را در پادگان امام حسن(علیه السلام) گذراند و از سال 1364 به تناوب در جبهه حضور داشت. در عملیات والفجر 8 در فاو به شدت از ناحیه فک و صورت و پا مجروح شد و چندین ماه جهت مداوا در بیمارستان بستری بود. بعد از ترمیم فک و صورت و بازیابی سلامتی، مجدد به عضویت سپاه پاسداران در شهرستان ساوه در آمد. او به عنوان کادر گردان ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سازماندهی شد و در تمام مأموریتهای گردان به صورت داوطلب شرکت میکرد. پس از پایان جنگ تحمیلی دوره آموزشی فرماندهی گروهان را در شهر اصفهان با رتبه و کیفیت عالی به اتمام رساند. او پس از سالها مجاهدت هنگامی که به عنوان جانشین گروهان در گردان امام حسین(علیه السلام) از لشکر 71 روحالله(قدس سره) خدمت میکرد در عملیات توکلت علی الله با گلوله منافقین در کلار عراق در سیزدهم فروردینماه 1370 به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.
1. سوره نور، 35.