بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوندی که مستضعفان را بلندی بخشید و مستکبران را خواری و پستی و با درودی بیکران بر حضرت خاتمالانبیا محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ناجی بشریت و با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و درود بر روان پاک شهیدان ایثارگر و مخلص و با سلامی گرم خدمت خانواده محترمم.
سپاس خدای عزوجل را که بر این بنده عاصی و گنهکار منت گذاشت تا با هجرت خود در صف جهادگران برای بخشیدن گناهانم. خدایا از تو میخواهم به دست ما دشمنان خود و رسولت را به قتل برسانی.
پدر، مادرم، این راهی بود که خودتان به من یاد دادید و امیدوارم که فردای قیامت پیش پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روسفید خواهید شد. ما یک امانت بیش نیستیم و این امانت دیرباز به صاحبش بر میگردد و ما باید خود را بسازیم و اسیر دنیا نشویم و باید دنیا را بر آخرت انتخاب نکنید که رسول خدا، حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودهاند: پس دنیا را برای معاد خود و حیات اخروی خویش قرار دهید... .
پدر، مادرم، امیدوارم که از ما خشنود و راضی باشید. در سر نمازها برای امام(قدس سره) و رزمندگان دعا کنید و هیچوقت با ظلم سازش و در مقابل منافقین سکوت نکنید. از قول من به همه سلام برسانید و بگویید که فرزند شما راهی که رفت با چشم باز رفت، و اگر کسی گفت که از من طلبی دارد با فروش موتورم طلب او را بپردازید و هر وقت نماز میخوانید برای من هم بخوانید چون وقت کم است ولی حرف زیاد لیکن به این چند سطر اکتفا میکنم و شما عزیزان را به خدا میسپارم.
امروز 5/12/1364 ساعت ده دقیقه به سه میباشد که دارم این وصیتنامه را مینویسم و دیگر بچهها هم دارند این کار را میکنند.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)خمینی(قدس سره) را نگهدار.
غلامرضا علیخانی.
شهید غلامرضا علیخانی فرزند حیدرعلی در تاریخ پنجم فروردینماه سال 1342 در روستای البرج از توابع شازند در خانوادهای مذهبی و سادهزیست، دیده به جهان گشود. از همان ابتدای تولد پدر و مادرش زمینهسازی تربیت اسلامیاش را آغاز کردند و میخواستند در آیندهای نهچندان دور، از سربازان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد. فرزند دوم خانواده بود و به غیر از خودش دو خواهر و دو برادر دیگر هم داشت. تحصیلاتش را تا مقطع راهنمایی در روستا به اتمام رساند. دوران کودکی و نوجوانیاش را در کنار خانواده و در کسب علم و معرفت سپری کرد.
در سال پیروزی انقلاب اسلامی پانزدهساله بود و پس از پیروزی انقلاب با آغاز جنگ تحمیلی از نسلی بود که باید مرد و مردانه و دلاورانه، پای انقلابشان میماندند و به فرمان حضرت امام(قدس سره)، مبنی بر اینکه، سنگرها نباید خالی بماند، لبیک گفتند. او دو سال خدمت سربازیاش را در آن دوران به انجام رساند اما با پایان خدمت هم دل از جبهه و جنگ نبرید و پس از مدتی به عنوان بسیجی گردان علی بن ابیطالب(علیهما السلام) مجدداً وارد میدان جنگ شد. در خط مقدم جبهه مرد و مردانه ایستادگی کرد و در دوازدهمین روز از اسفندماه سال 1364 در عملیات والفجر 8 در منطقه عملیاتی جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش بر سرش به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در روستای زادگاهش به خاک سپردند.