مادر.
چه نام بلند بالایی چه نام پر آوازهای. الحق که فقط بهشت شایسته زیر پاهای توست.
همیشه میگفت: خوش به حال آنان که میروند و مردانه میجنگند. و لایق شهادت میشوند.
مادری دلسوز و فداکار همسری مهربان و متدین. کسی که همیشه در حل مشکلات همسایهها سهیم بود و سعی میکرد یاور و دلسوز دیگران باشد. زنی دلسوز و مهربان که فداکاری در خونش بود مادری که دست محبتش همواره بر سر فرزندان کشیده میشد و لالایی روزهای انقلاب را در گوش آنها زمزمه میکرد.
زنی که در گوش فرزندانش از اما خمینی(قدس سره) میگفت و وصف دلاور مردانی را میکرد که با تمام قوا در راه آبادانی این سرزمین کوشیدند. کسانی که مردم را زیر پرچم انقلاب گرفتند و رژیم شاه را سرنگون کردند تا سرنوشت ایرانیان به دست خودشان رقم بخورد. و از جنگ برای کودکان میگفت از جنگی نا برابر که به مردم این سرزمین تحمیل شده بود و حالا زمان ایستادگی و مقاومت بود.
پسرش - عبدالله قائمی زاده - در عملیات مطلع الفجر به شهادت رسید و پس از آن چه نگاهی داشت؛ نگاهی پر از حسرت به قدمهایی که برای رفتن به جبههها بی تابند. قطعاً در دل از خدا میخواست کهای کاش سعادت شهادت برای او هم میسر میشد.
اما وقتی لایق شهادت باشی خداوند در بین هزاران نفر هم تو را گلچین میکند.
بانوی شهید صاحب سلطان گرگین در تاریخ 1/1/1304 در شهر اراک به دنیا آمد.
در بیست و دوم دیماه سال 1365 در بمباران شهری منطقه خرم در شهر اراک روح آسمانیاش به ملکوت اعلی پیوست و پیکرش در بهشتزهرای اراک به خاک سپرده شد.