اکنون که تمامى اسلام در مقابل کفر و تمامى ایمان در مقابل شرک و الحاد قرار گرفته و جامعه اسلامى و خداجوى ایران در مقابل پیکار و مبارزه با دنیاى کفر و الحاد و استکبار و استبداد میباشد، این حقیر وظیفه خود دانستم در عرصه پیکار و مبارزه حاضر تا به تکلیف الهى، اسلامى و انسانى خویش که همان ادامه راه اسلام و خون شهیدان انقلاب خونبار اسلامى میباشد عمل کرده باشم و حقیر با شناخت و آگاهى کامل در این راه قدم گذارده و هیچگونه اکراه و اجبارى نبوده و غرض فقط و فقط اطاعت از امر ولایت فقیه و رهبر کبیر انقلاب اسلامى میباشد... .
در آسمان ستارههایی طلوع و غروب میکنند که شاید عمر طولانی ندارند ولی در همان عمر کوتاه منشأ خیرات فراوان در جامعه خواهند بود؛ یکی از این ستارهها، احمد است. او که در سال 1341 در شهرستان خمین و در دامان یک خانواده مذهبی به دنیا آمد، در کودکی از وجود مادر محروم شد و پدر به تنهایی زحمت پرورش و آموزش او را به دوش کشید.
در هفت سالگی پای به مدرسه گذاشت و تا پایان تحصیلات دبیرستان مشغول به تحصیل بود. در دبیرستان از اعضای اصلی تیم والیبال بود و علاوه بر آن دیگران را هم به ورزش دعوت میکرد، با شروع انقلاب اسلامی در حالی که نوجوانی کوچک اندام بود، در پخش اعلامیههای حضرت امام(قدس سره) شرکت داشت و از افراد همیشه حاضر در راهپیمائی و تظاهرات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود.
بعد از انقلاب علاوه بر تحصیل، فعالیتهایش را گسترش داد و اکثر مواقع احمد در ایستهای بازرسی یا نگهبانیهای مساجد حاضر بود. در آغاز سال 1361 برای مقابله با غائله مهاباد عازم کردستان شد و خیلی زود به عنوان سر گروه یک واحد گشت و ضربت عملیات شهری مشغول به کار شد، با رشادتی که از خود نشان داد و بواسطه هوش و ذکاوت خدادادی، پس از چند ماه به عنوان معاون عملیات سپاه مهاباد منصوب شد.
درگیریهای کردستان با گروهکهای مسلح کومله دمکرات، فدائیان خلق و... بارها او را تا سر حد شهادت پیش برد و عملیاتهای پاکسازی شهرهای کردستان و عملیات والفجر 2 شاهد نقش مؤثر و فداکارانه او بوده و هست. سرانجام در یک عملیات پاکسازی در قره قشلاق از توابع مهاباد در حالی که با همرزمانش به آخرین سنگرهای دشمن رسیده بودند، بر اثر اصابت تیر به قلب به شهادت رسید. شهید حسینی فر در امر خودسازی و تربیت روح در حد والای انسانیّت بود و برای تربیت جسم نیز تلاش فراوان میکرد، او علاوه بر والیبال به عنوان یک ورزش مفرح، علاقه شدیدی به ورزش باستانی داشت و هر موقع در شهر خمین حضور داشت حتماً در زورخانه حاضر میشد. این شهید بزرگوار در کنار یاران شهیدش در شهر خمین آرمیده است.