در محله بارو حصار شهر اراک زندگی میکردند و در این محله هم به دنیا آمد. روزگار کودکی و جوانیاش را در این محلهها سپری میکرد و این کوچه شاهد بزرگی روح و جسمش بود. لحظه لحظه قد میکشید و در این کوچهها بازی میکرد. با همسن و سالهای خود بازی میکرد و خاطراتی از او در این ایام بر جای مانده است.
او در دومین روز از شهریور ماه سال 1342 در شهرستان اراک و در خانوادهای مذهبی دیده به جهان هستی گشود. روزگارش را با خانواده به خوبی سپری میکرد. نامش را مرتضی گذاشتند و چون از خاندان سیادت و ارادت به اهل بیت(علیهم السلام) بود به آقا سیدمرتضی شهرت یافت.
آقا سیدمرتضی دوستانی همسن و سال داشت که از همان حوالی بازار و کوچهی بارو حصار بودند. در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و توانست دورهی ابتدایی و راهنماییاش را به خوبی و با نمراتی عالی پشت سر بگذارد و به دبیرستان برود. تا کلاس سوم متوسطه درس خواند. در دوران جنگ تحمیلی سرباز بود و برای ادای دین به نیروی دریایی ارتش رفت. او سرباز منطقه یکم دریایی بندر عباس بود در یازدهم اسفند ماه سال 1362 در عملیات قطع ارتباط عراقیها با سکوهای البکر و الامیه در پشتیبانی از عملیات خیبر در بندر امام خمینی(قدس سره) در عملیات اسکورت کاروانها بر اثر اصابت موشک در حمله هوایی در یازدهم اسفند ماه سال 1362 به درجه رفیع شهادت نائل گردید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپردند.