از خاندان سیادت و ارادت به اهل بیت(علیهم السلام) بود و برای این که از این خاندان است افتخار میکرد و خوشحال بود. همیشه سعی میکرد تا فرزندی حضرت زهرا(B) را که به او لقب میدادند، برازندهاش باشد. اخلاقش و رفتارش را با اصول اسلام برابر کرده بود. و سعی میکرد تا پای از گلیم اسلام خارج نکند و برابر آن گام بردارد. نه عقب بماند و نه جلو بزند. نامش سیدمحمد حسین بود و این نام را پدرش برایش انتخاب کرد و علت این انتخاب عشق به مولا حسین(علیه السلام) بود و دوست داشت تا ارادتش را به ایشان این گونه ابراز کند.
در هجدهمین روز از فروردین ماه سال 1347 در روستای حصار از توابع شهرستان خنداب و در دل خانوادهای روستایی که متعهد به اصول اساسی اسلام بودند و از اخلاص و صفای خوبی برخوردار بودند، دیده به جهان هستی گشود.
سیدمحمد پسری فعال و کوشا و از بیکاری متنفر بود. به فوتبال علاقه داشت و با چند نفر از دوستانش تیمی تشکیل داده بودند و بین روستاهای اطراف بازیهای دوستانهای هم تشکیل میدادند و در کنار هم بازی میکردند. تحصیلاتش را در دورهی ابتدایی و راهنمایی پشت سر گذاشت و برای دوران دبیرستان به مدرسهی تربیت خنداب رفت و در رشتهی اقتصاد درس را آغاز کرد. تا سال دوم دبیرستان درس خواند و در همان سال قصد رفتن به جبهه کرد. هر چه خانواده به او اصرار کردند که درست را تمام کن و بعد به جبهه برو، قبول نکرد و گفت: اکنون وقت درس خواندن نیست زمان حضور در جبهه است و باید برای دفاع از میهن اسلامی هر کسی که میتواند قدمی بردارد. به عنوان بسیجی به لشکر 17 علی بن ابی طالب(علیهماالسلام) رفت و حدود چهار ماه در جبهه جنوب بود تا سرانجام در منطقهی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای روستای حصار خنداب به خاک سپردند.