شهید ناصر ملکی در سومین روز از تابستان سال 1305 در روستای زیبای دهنو از توابع شهرستان خمین دیده به جهان گشود. او فرزند خانوادهای ساده و متدین بود که روزی خود را با زحمت فراوان به دست میآوردند و تلاش میکردند تا نان حلالی بر سفره بنشانند که فرزندانشان مسیر درست زندگی را دریابند. ناصر روزهای زیبای کودکی را در کانون پر مهر خانواده پشت سر گذاشت و خندههای شادمانهاش را در دل و جان اعضای خانواده به یادگار سپرد. او به دلیل شرایط و امکانات نا مساعد تحصیلی نتوانست درس بخواند بنابراین از همان کودکی در کنار پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده وارد عرصه کار و تلاش شد.
او در جوانی ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. جوان مؤمن و مهربانی بود که با ازدواج و آمدن فرزندان تلاشش را برای کار بیشتر کرده بود تا اعضای خانوادهاش کمبودی احساس نکنند. شهید ناصر ملکی همسری مهربان و همراه و پدری دلسوز و صبور بود که آرامش و امنیت را تنها برای خود و خانواده خود نمیخواست. بنابراین تلاش میکرد تا در همه صحنههای مهم کشور حضور فعال داشته باشد و برای دفاع از دین مبین اسلام و ارزشهای آن تلاش کند. از زمانی که تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم ستمشاهی شروع شده بود، آرام و قرار نداشت و مدام در راهپیماییها شرکت میکرد. به ارزشهای انقلابی بسیار علاقهمند بود و احساس میکرد با این انقلاب حکومت خدایی و ولایی بر ایران عزیز حاکم میشود. همیشه در صحنههای مهم و در لحظههای بحرانی کشور حضور داشت. در زمان جنگ تحمیلی نیز برای دفاع از ایران اسلامی در مقابل دشمن بعثی لباس جهاد به تن کرد و به سمت جبهههای نبرد رفت. بسیجی واحد تدارکات لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) بود و پس از مدتی حضور در جبهه در بیست و هفتم دیماه سال 1361 در منطقه جنگی عبدالخان به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهرش در زادگاهش - دهنو - به خاک سپرده شد.