سالها از پشت هم میگذشت. انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسیده بود و مردم هنوز از شادی انقلاب نفسی تازه نکرده بودند که جنگ به ایران عزیز تحمیل شد. هشت سال جنگ تحمیلی، هشت سال ایستادگی و مقاومت، هشت سال دفاع با دست خالی و قلبی مملو از عشق و ایمان. مردان خدا ایستاده بودند تا از دین و کشورشان دفاع کنند و اجازه تعرض به آن را ندهند.
مردان خدا صف به صف به مقابله با دشمن شتافتند. عدهای به ملکوت اعلی پیوستند و عدهای به سلامت بازگشتند. عدهای به اسارت درآمدند و عدهای جاویدالاثر شدند اما در این میان مردانی بودند که یادگاریهای زمان جنگ در پیکرشان خانه کرد و سالهای سال با درد و رنج زندگی کردند. کسانی که بدون هیچ چشمداشتی از جان و جوانی خود گذشتند تا ایرانی همیشه سربلند داشته باشیم.
شهید والامقام احمد منتظری عقیل آبادی در هفتم خردادماه سال 1338 در روستای زیبای عقیل آباد از توابع از اراک در خانوادهای مؤمن و متدین، دیده به جهان گشود.
در سن هفت سالگی وارد دبستان شد و درس خواند. پس از اینکه از درس خواندن فارغ شد مشغول به کار شد تا سهمی در تأمین مخارج خانواده داشته باشد. شغلش آزاد بود و برای به دست آوردن روزی خود زحمت زیادی میکشد. در سال 1357 ازدواج کرد و زندگی مشترک خود را شروع کرد.
روزهای زیبای زندگی برایش آغاز شده بود و او به مردی کوشا تبدیل شده بود که برای امرار معاش خانوادهاش تلاش زیادی میکرد با آمدن فرزندان این تلاش چند برابر شد. فرزندانی که برای تربیت دینی و اخلاقی آنها میکوشید و تلاش میکرد تا در همه چیز نمونه باشند. اما با آغاز جنگ تحمیلی صبر و قرارش را از دست داد و به سمت جبهههای نبرد پر کشید.
بسیجی گردان امام حسین(علیه السلام) از تیپ 22 بدر بود که در عملیات بیتالمقدس مردانه در مقابل دشمن ایستادگی کرد تا اینکه در دهم اردیبهشتماه سال 1361 در جاده اهواز - خرمشهر به شدت زخمی شد. او به عنوان جانباز 70 درصد با زخمهایی از جنگ تحمیلی به شهر خود بازگشت.
سالهای متمادی در بستر بود و با رنج زندگی کرد تا اینکه سرانجام در بیست و پنجم مردادماه سال 1388 دعوت حق را لبیک گفت و به جمع شهدا پیوست.
پیکر مطهر این شهید گرانقدر در عقیل آباد به خاک سپرده شد.