حبیبالله در صف دلاوران ایران قرار گرفت. او برگزیده شده بود تا در صف مدافعان اسلام و مدافعان ایران باشد و سینهاش را سپر بلای مردمی کند که در طول تاریخ رنجهای فراوانی متحمل شدهاند. مردمی که با دستهای خالی اما با نیروی ایمان در مقابل دشمن بعثی سینه سپر کردهاند و تلاش میکنند ایران را از دست دشمن نجات دهند. حبیبالله انتخاب شده بود تا صدای آزادیخواهی این مردم را به گوش جهان برساند و ثابت کند ایرانیان مرز کشورشان را با خون مشخص کردهاند.
شهید حبیبالله منصوری در سال 1346 در روستای زیبای قاقان از توابع شهرستان شازند پا به عرصه هستی نهاد او در خانوادهای مؤمن و مذهبی به دنیا آمد و در دامان مادری مهربان و پدری زحمتکش رشد کرد. در خانهای بزرگ شد که مهربانی و محبت در آن جریان داشت و بر سفرهای ساده نشست که نان حلال زینتبخش آن بود. حبیبالله در سن هفت سالگی وارد دبستان شد و تا سال پنجم ابتدایی درس خواند اما پس از آن به خاطر نبود امکانات تحصیلی در روستای قاقان و مناسب نبودن شرایط درس خواندن را رها کرد و هدف دیگری برای زندگیاش مشخص کرد. بزرگمرد کوچکی که از همان سن و سال کم برای کمک به رفاه خانواده و یاریرساندن به پدر در امور کاری وارد عرصه کار و تلاش شد و با دستان کوچکش بارهای بزرگ زندگی را برداشت و به دوش کشید.
او از آغاز جنگ تحمیلی در آرزوی رفتن به جبهه و شهادت بود و در همان زمان خداوند او را به آرزویش رساند. برای اعزام به خدمت مقدس سربازی فراخوانده شد. او با اشتیاق برای خدمت به میهن آماده شد و به مدت 8 ماه به عنوان سرباز تیپ یکم از لشکر 16 زرهی قزوین در جبهههای نبرد رودرروی دشمن بعثی جنگید و سرانجام در بیست و یکم دیماه سال 1366 در منطقه ابوقریب با اصابت ترکش به ناحیه کمرش شهد شیرین شهادت را نوشید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش - قاقان - به خاک سپرده شد