بسم الله الرحمن الرحیم
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).[1]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد آيا شما را بر تجارتى راه نمايم كه شما را از عذابى دردناك مىرهاند. به خدا و فرستاده او بگرويد و در راه خدا با مال و جانتان جهاد كنيد اين (گذشت و فداكارى) اگر بدانيد براى شما بهتر است. با درود به یگانه منجی عالم بشریت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عزیز و نایب بر حقش خمینی(قدس سره) کبیر و با سلام به خانواده محترم شهدا به خون خفته. خدایا باز هجرتی به خاطر رضای تو گزیدم خدایا اجر هجرت و جهادم که همان شهادت است، عطایم کن. خدایا تو خود میدانی که من هیچ نیستم تا وصیتی داشته باشم.
امت حزبالله قدر خود را بدانید که خدا بر شما عنایت کرد و ما را امتی قرار داد برای زنده نگهداشتن دینش و اگر سستی کنید، خداوند امت دیگری را بر میگزیند. ای امت عزیز قدر امام(قدس سره) را بدانید و یک لحظه او را تنها نگذارید و همیشه پیرو روحانیت در خط امام(قدس سره) باشید که روحانیت همیشه پیشتازان انقلاب بودهاند و مراسم دعا و خواندن قرآن را زیاد بپا دارید که ما تمام این پیروزیها را از این جلسات داریم.
پدرم و مادرم مرا ببخشید که نتوانستم دین خود را ادا کنم ولی خوشحال و سرافراز باشید که فرزندتان جز به راه قرآن و حق راهی دیگر نرفت خواهرانم در حفظ حجاب کوشا باشید و دیگران را نیز ارشاد کنید تا در حفظ حجابشان بکوشند. برادرانم ما مجبوریم در این زمان در تمامی سنگرها به مبارزه بپردازیم پس هم ادامه درس دهید و در سنگر مدرسه بمانید و هم در جبههها نیز حضور داشته باشید. دیگر پیامی ندارم... خدایا مرا ببخش و بیامرز که شرمندهام که در این مدت زندگی توشهای برای آخرت اندوخته نکردهام. خدایا شفاعت حسین(علیه السلام) را نصیبم کن.... برادران سپاه مواظب باشید غیر از خط امام(قدس سره) و اسلام خط هیچ حزب و گروهی حاکم نشود که آغاز بدبختی ما خواهد بود. به وصیتهایی که شهدا کردهاند تاکنون عمل کنید تا رستگار شوید. خدایا خوشحالم که به دیدار رضا، مجید، جواد، رحیم و محمود میروم. خدایا قبول فرما آمین
1. سوره صف، 10 و 11.
حسین بن علی(علیهما السلام) صراط مستقیمی شد برای آنان که ظلم را بر نمیتابند و سراج منیری شد برای آنان که مشتاق عدالت علویاند. خون پاک سیدالشهدا(علیه السلام) در رگ شیعیانش جوشید و غیرت و مردانگی را در دلشان حیاتی بیزوال بخشید و به آنان که تابع این مکتباند آموخت که گاه برای وصول به حق و حقیقت باید از جان گذشت و از جام فنای فیالله نوشید. شهید محمد منصوری گواری از دانشآموختگان نهضت حسینی(علیه السلام) بود که آنچه را در این مسیر آموخته بود به عرصهی ظهور رساند. او در پانزدهمین روز از تیرماه سال 1343 در روستای گوار از توابع شهرستان اراک و در خانوادهای مذهبی و متدین و روستایی که اهل تلاش و زحمت بودند و شیفتهی مرام و مکتب اهلبیت(علیهم السلام)؛ دیده به جهان هستی گشود. کشاورز بود و کشاورز زاده و دوست داشت تا با زحمت و ریختن عرق کسب روزی کند و زندگیاش را در پیش گیرد. علوم دینی و قرآنیاش را فرا گرفت و توسط روحانی مسجد روستا توانست با اسلام بیشتر آشنا شود. او عاشق مسجد و نشستن پای منبرها و سخنرانیها بود و دوست داشت حرفهای تازه دین را فرا گیرد. تحصیلاتش را از هفت سالگی آغاز کرد و دورهی ابتدایی را در روستا با نمرات خوبی پشت سر گذاشت و برای دورههای بالاتر به اراک آمد. دوره راهنمایی را که سپری کرد به هنرستان فنی اراک رفت و در رشتهی الکترونیک دیپلم گرفت و اینگونه به درسش خاتمه داد. در سالهای تحصیل در هنرستان با بسیج همکاری میکرد و پس از پایان تحصیل به عضویت سپاه درآمد.
او پس ماهها خدمت در سپاه هنگامی که به عنوان معاون گروهان در گردان علی بن ابیطالب(علیهما السلام) با نیروهای تحت امرش در عملیات خیبر شرکت کرده بود، در جزیره جنوبی مجنون در هفتمین روز از اسفندماه سال 1362 بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر مطهرش که در منطقه عملیاتی مفقود شده بود پس از تفحص در بیست و پنجم مهرماه سال 1375 در گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شد.