هنوز سنی نداشت تازه دوران نوجوانیاش را سپری میکرد و درس میخواند. محصل بود و هزاران آرزوی رنگارنگ در سر میپروراند. او آرزوهایش را یک به یک مرور میکرد و عزم و ارادهاش را بسیج کرده بود تا به آرزوهای زیبایش دست پیدا کند. اما شرایط جنگ تمام نقشههایش را برای آینده نقش بر آب کرد. او از همان کودکی و نوجوانی ثابت کرده بود که غیرت و جوانمردی در وجودش موج میزند و نمیتواند نسبت به شرایط پیش آمده بیتفاوت باشد. بنابراین در زمان جنگ تحمیلی پای عزم و ارادهاش را در مسیر حق گذاشت و به راهی رفت که تنها شایسته مردان خدا بود. و در این راه از جان شیرین خود گذشت.
شهید والامقام عباس مواظبی شیرمردی غیور که در ششمین روز از بهار سال 1351 در روستای مزرعه حسین از توابع شهرستان خمین در خانوادهای مهربان و مؤمن و متدین که مهر اهلبیت(علیهم السلام) اسلام را در دل میپروراندند، دیده به جهان گشود. به یاد علمدار غیور و جوانمرد کربلا، «حضرت عباس(علیه السلام)» نامش را «عباس» گذاشتند بیآنکه بدانند روزی در کربلای ایرانزمین دلاورانه به نبرد با دشمن میپردازد و در این راه جان شیرین خود را فدای اسلام و ایران میکند.
در سن هفت سالگی وارد دبستان شد. کودک زیبا و دوستداشتنی خانواده باهوش و ذکاوت و شیرینزبانیهایش حالا وارد دبستان شده بود تا درس بخواند و برای آینده ایران قدم بردارد. بسیار مهربان و خوشرو بود و به همه کمک میکرد از همان ابتدا به مسجد و احکام دینی علاقهمند بود و به عضویت بسیج درآمده بود. نوجوانی فهیم و مؤمن که تنها تا سوم راهنمایی درس خواند و پس از آن لباس بسیج به تن کرد و به سمت جبهههای نبرد شتافت مدتی را در گردان امام حسین(علیه السلام) از لشکر مهندسی رزمی 42 قدر خدمت کرد و در هفدهم تیرماه سال 1367 در شلمچه با اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای خمین آرام گرفت.