شهید والامقام رضا مومنی در اوج گرمای تابستان درست وقتی که خورشید با سخاوت تمام به زمین گرما میبخشید، در بیستمین روز از مردادماه سال 1355 در خانوادهای متدین و مذهبی در شهر خنداب دیده به جهان گشود. در خانوادهای با چهار دختر و دو پسر که نشان از لطف خداوند در حق آنها داشت و بس.
همان خانوادهای که اعتقادات و مذهب حرف اول ژندگیشان را میزد و برای به ثمر رساندن فرزندانشان تلاش بیشماری میکردند.
درختان سبز خنداب و کوچههای زیبایش هنوز هم شاهد قدمهای مردی است که در راه خدمت به وطن فدا شد. و هنوز هم از هر کس نامش را بپرسی او را به نجابت و مهربانی میشناسند.
نامش رضا بود و راضی به هر آنچه خدای بزرگ در تقدیرش قرار بدهد. از خانواده مومنیها بود و مومن به حکمت به خداوند. شهید رضا مومنی رهیافتهای دیگر از رهیافتگان حریم الهی بود که به درجه والای شهادت رسید و برازنده نام شهید شد.
روزهای شادمانه کودکیاش را در خانواده پشت سر گذاشت. تحصیلاتش را تا پایان دوره دبیرستان ادامه داد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد.
همواره در زندگی خانوادگی خود به پدر و مادرش خدمت میکرد. رفتارش به شکلی بود که هرگز کسی را از خودش دلخور نکند.
سعی میکرد با یاریکردن پدر و مادر گوشهای از زحمات ایشان را جبران کند. با خواهرانش بسیار مهربان بود و همیشه آنها را به رعایت حجاب و حیا و نجابت توصیه میکرد. همین اخلاق خوبش باعث شده بود تا جایگاه ویژهای در دل اعضای خانواده داشته باشد.
رضا مومنی پاسدار وظیفه سپاه کرج بود که در بیست و دوم مهرماه سال 1376 در حین رزمایش میثاق با ثارالله(علیه السلام) در محور تهران - کرج بر اثر سانحه و ضربه مغزی در راه وطن فدا شد و به درجه والای شهادت رسید. پیکر آن شهید والامقام در شهر اراک به خاک سپرده شد.