لباس مقدس سربازی برازنده وجود مهربانش شده بود. او انتخاب شده بود تا در صف مردان خدا قرار بگیرد. او برگزیده شده بود تا از ایران اسلامی و مردم بیدفاع آن در مقابل دشمن دفاع کند. او برگزیده شده بود تا در کنار دیگر دلاوران ایرانزمین برای آزادی و سربلندی این خاک پهناور مبارزه کند. او برای جهاد در راه خدا انتخاب شده بود و همین باعث میشد که با افتخار در این مسیر گام بردارد. عباس راهی را میرفت که رفتنش تنها برازنده و شایسته مردان خدا بود. مردان مخلصی که در بارگاه الهی نامشان به نیکی درآمده بود و خداوند آنها را گلچین میکرد.
شهید والامقام عباس مومنی، دلاورمردی دیگر از سرزمین اسلامی ایران کسی که در سال 1343 در روستای زیبای رباط علیا از توابع شهرستان خمین، دیده به جهان گشود. او پسر اول خانوادهای مومن و متدین بود و اولین چراغی که در خانواده ساده و صمیمیاش روشن شد و خوشبختی را بیش از پیش به آنها هدیه داد. نامش را «عباس» گذاشتند تا مرید جوانمرد کربلا شود بیآنکه بدانند روزی در کربلای ایرانزمین پس از رشادتهای فراوان به شهادت میرسد.
عباس در سن هفتسالگی راهی دبستان شد و پس از مدتی درس خواندن را رها کرد. او از کودکی تلاش کردن را یاد گرفته بود. نقاش ساختمان بود و با تلاش و زحمت روزی خود را به دست میآورد.
شهید عباس مومنی وقتی پا به عرصه جوانی گذاشت به جوانی مومن و مهربان تبدیل شد که در انجام امور دینی و مذهبی کوشا بود. این شیر مرد دلیر در زمان جنگ تحمیلی از سوی پایگاه مقداد تهران به لشکر 27 محمد رسولالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اعزام شد و پس از مدتی نبرد دلیرانه با دشمن در هجدهم مردادماه سال 1362 در عملیات والفجر 3 در ارتفاعات قلاویزان در منطقه مهران به درجه رفیع شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در بهشتزهرای تهران به خاک سپرده شد.