شهید محمدعلی مومنی، در اولین روز از فروردینماه سال 1346 در روستای امر آباد از توابع شهرستان اراک در خانوادهای مذهبی و متدین و عاشق اهلبیت(علیهم السلام) دیده به جهان گشود. روستازادهای بود که خلوت و جلوتش با صفا و صمیمیت بود و یکرنگی مردم روستا را داشت.
در کنار خانواده تا پایان دوره راهنمایی تحصیل کرد و در کنار تحصیل در سالهایی که در روستا بود در کنار پدر در مزرعه کار میکرد.
از نوجوانی به دنبال حرفهای مناسب و به دلیل عدم تأمین مالی در کشاورزی زادگاهش را ترک کرد و برای یافتن حرفهای مناسب عازم تهران شد. پس از مدتی در یک کارگاه خیاطی شروع به کار کرد و در مدت کوتاهی آن حرفه را آموخت.
او شغل کشاورزی و کار در مزرعه را دوست داشت و از بیکاری متنفر بود، به همین دلیل هر از گاهی بهویژه در تابستانها برای کمک به پدرش به روستا میآمد و در برداشت محصول کمک میکرد.
موعد خدمت سربازیاش مصادف بود با سال پنجم جنگ تحمیلی، محمدعلی تا آن زمان هرچه از جنگ میدانست در شنیدههایش خلاصه میشد و حالا میرفت تا او هم در دفاع از کشور و اعتقاداتش سهمی داشته باشد. دوره آموزشی را در تهران گذراند و پس از آن با سری تراشیده و با لباس مقدس سربازی برای دیدار با خانوادهاش به روستا آمده بود. پدر از احوالش میپرسید و مادر در حالی قربان صدقهاش میرفت با هر بهانهای در چشمانش نگاه میکرد و به رویش لبخند میزد .....
انگار میدانست به زودی باید از او دل بکند...مرخصیاش که تمام شد با آب و آیینه بدرقهاش کردند و چه زود آن چند روز مرخصی به پایان رسید....
بند پوتینهایش را محکم کرد و راهی منطقه سومار شد او حالا سرباز لشکر 88 زاهدان بود. به جز محمدعلی صدها و شاید هزاران سرباز دیگر در آن لشکر خدمت سربازی را به انجام رساندند و حالا محمدعلی پا در جای پای آنان میگذاشت... او چند ماه همسنگر مدافعان وطن بود و در آستانه بیستسالگی با ترکش گلولههای توپخانه دشمن در بیست و نهم تیرماه 1366 بیریا و عاشقانه آسمانی شد. مزار مطهر شهید در زادگاهش تا ابد زیارتگاه روزهای پنجشنبه اهالی روستا خواهد بود.