شهید اسماعیل میرزایی مردی دیگر از جوانمردان ایرانزمین که از مکتب عاشورا درس ایمان و فداکاری گرفته بود و از سیدالشهدا امام حسین(علیه السلام) راه و رسم ایثار و مقاومت آموخته بود. کسی که پرچم ایرانزمین را از دهان استکبار بیرون کشید و با خون سرخش خطی از عشق و ایمان به امام(قدس سره) و انقلاب روی آن کشید.
شهید اسماعیل میرزایی در سیام شهریورماه سال 1350 در حالی که رنگ و بوی پاییز در روستای زیبای اکبرآباد پیچیده بود و برگهای درختان به زیباترین رنگها تغییر کرده بودند، در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. فصل پاییز فصل زیباییهای پروردگار است اما در این فصل با آمدن اسماعیل خانوادهاش بهار را با چشمهایشان دیدند.
نامش را اسماعیل گذاشتند بدون اینکه بدانند در جوانی به قربانگاه خواهد رفت و در راه دین مبین اسلام فدا خواهد شد. روزهای کودکی با تمام زیباییها و شیرینیهایش به سرعت سپری شد و زمان رفتن به مدرسه فرا رسید. درسش را تا پنجم دبستان خواند و پس از آن ادامه تحصیل نداد.
نوجوانی مهربان و غیور که از همان سن کم وارد کار شد و برای کمک به امرار معاش خانواده زحمت میکشید در مغازه باطریسازی کار میکرد و تلاش میکرد با زحمتی که میکشد باری از دوش پدر و مادر بردارد و گوشهای از زحمات آنها را جبران کند.
در زمان آغاز جنگ تحمیلی سن کمی داشت اما دل بزرگش هوای پریدن کرده بود. زمانی که شانزده سال بیشتر نداشت تاب و توانش را از دست داد و به عنوان بسیجی گردان امام حسن(علیه السلام) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) برای مقابله با دشمن بعثی لباس مقدس بسیج را به تن کرد.
به جبهه شتافت مدت کوتاهی را مهمان کربلای ایرانزمین بود و در آخرین روز از آبان ماه سال 1366 در منطقه شلمچه سینهاش مدفن ترکشهای خمپاره دشمن شد و شهد شیرین شهادت را نوشید و در گلزار روستای اکبرآباد به خاک سپرده شد