عشق واژهای بلندبالاست واژهای غریب با احساسی درهم آمیخته با جنون و دلدادگی که وقتی در جان آدمی رخنه کند هیچچیز نمیتواند مانع رسیدن فرد به هدف والایش شود. هدفی به بلندای استقلال و به ارزشمندی آزادی.
شهید علی میرزایی، در یکم آبان ماه 1344 در روستای قاییدان از توابع شهرستان شازند در خانوادهای کشاورز متولد شد. پسر بزرگ خانواده بود و از کودکی برای پدر و مادر و همچنین برای سایرین بسیار عزیز بود. به پدر و مادر احترام میگذاشت و برای آنها احترام فوقالعادهای قائل بود. در روستای زادگاهش در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت و از کودکی در مزرعه کار میکرد. جوانی با ایمان و با تقوا و نمازخوان بود و هرگز از او به کسی اذیت و آزار نرسید. با همه با مهربانی و عطوفت رفتار میکرد. هیچگاه نشد که خنده از لبانش رخت بر بندد. علی در سال 1363 ازدواج کرد و در هنگام شهادت ریحانهای داشت که هنوز یکساله نشده بود.
موعد سربازیاش که رسید، او مشتاقانه، گویی که منادی عهد الست را در گوشش زمزمه میکند؛ راهی خدمت مقدس سربازی شد. دوره آموزشی را که تمام کرد به عنوان سرباز تیپ یکم از لشکر 77 خراسان عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد. بیش از یک سال در خاکریزهای دفاعی کشورش در مقابل دشمن متجاوز ایستادگی کرد و سرانجام در شانزدهم مردادماه 1366 در منطقه عملیاتی میمک با ترکش خمپاره دشمن بعثی که پهلو و کمرش را مجروح کرد به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.