علیاکبر از مال دنیا بینیاز بود. نه این که از ابتدا اینگونه باشد، بلکه بر اثر کار کردن و سختی کشیدنهای خاصی این مال را کسب کرد. از همان ابتدا سعی میکرد تا کار و فعالیت داشته باشد. از کارگری گرفته تا بنایی و رانندگی، سعی داشت تا لحظهای بیکار نماند. شهید علیاکبر میرزایی در نهمین روز از فروردینماه سال 1339 در روستای محمدآباد از توابع شهرستان خمین و در خانوادهای روستایی و کشاورز، دیده به جهان هستی گشود. از همان سالها با قرآن و نماز و معرفت دینی و الهی آشنا شد و توانست راهی برای زندگی و بندگیاش پیدا کند و در همین مسیر قرار بگیرد تا لحظهای که به دیدار معبودش شتافت. پدرش مشهدی حسین وقتی میخواست به صحرا برود و بر روی زمینهای کشاورزی کار بکند علیاکبر را به همراه خویش میبرد تا هم در کنارش کار کند و هم کار را یاد بگیرد. این گونه کودکی خویش را سپری کرد و به مرحلهی بعدی زندگیاش رسید. در دوران نوجوانی که به مدرسه رفت توانست در مدرسه روستا نامنویسی کرده و تا کلاس ششم ابتدایی درس بخواند. آن زمان به خاطر نبود امکانات و مشکلات مادی و مالی که داشتند از ادامه تحصیل باز ماند و نتوانست ادامه تحصیل کند. بیشتر به سمت کار آمد تا بتواند این نبود امکانات و وضعیت بد مالی را درست کند. از کارگری برای مردم آغاز کرد و توانست بنای خوبی شود و کارهای بزرگی را تحویل گرفته و با مدارای با مردم خوب کار کند. با همین پولهایی که پسانداز میکرد توانست ماشینی هم خریداری کند و به رانندگی هم بپردازد. با همسری مؤمنه ازدواج کرد و زندگی شیرینی را آغاز نمود. صاحب سه فرزند شد و تربیت آنها را به عهده گرفت که قصد رفتن به جبهه کرد. او به عنوان پاسدار وظیفه در واحد تدارکات لشکر مهندسی رزمی 42 قدر به جبهه رفت و حدود بیست و دو ماه خدمت کرد تا سرانجام در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای خمین به خاک سپردند.