هنوز سنی نداشت تازه قد کشیده بود و پا به سن و سال نوجوانی گذشته بود. اما با همان سن و سال کم راه درست را تشخیص داده بود و تصمیم داشت در راهی قدم بردارد که تنها برازنده مردان خداست. او مسیری را پیش گرفته بود که کمتر کسی شجاعت گام برداشت در آن را داشت.
او عشق را شناخته بود و محبت را به تصویر کشید. شیر مردی که پروانهوار به گرد شمع شهادت چرخید و در این راه بال و پر سوزاند تا به وصال معشوق درآید.
معشوقی آسمانی که عشقش و رسیدن به او شجاعت میخواست شجاعتی که عشاق را در مسیر حق قرار دهد. و راه را از بیراهه متمایز کند تا دلیرمردان در مسیر درست قرار بگیرند و شهید علیرضا میرزائی یکی از این دلاور مردانی بود که خوب میدانست از کدام راه برود تا به اوج سعادت دست یابد.
شهید علیرضا میرزایی دلاورمردی که در سال 1348 در روستای زیبای حاجیآباد یوجان از توابع شهرستان خمین در خانوادهای مؤمن و متدین و معتقد به دین مبین اسلام دیده به جهان گشود او از کودکی آموخته بود که مهر اهلبیت اسلام(علیهم السلام) را در دل پرورش دهد و در راهی گام بردارد که رضای خداوند و بندگانش در آن باشد. از کودکی آموخته بود که دنیاپرستی را رها کند تا به اوج سعادت الهی برسد.
در سن هفت سالگی وارد دبستان شد و دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت سپس وارد مقطع راهنمایی شد. تا سال دوم راهنمایی درس خواند اما پس از آن به خاطر وجود شرایط جنگی قرارش را از دست داد و به صف دوستداران این سرزمین پیوست.
غیور مردی کوچک که لباس رزم پوشید و به صورت داوطلبانه به سمت جبهههای حق علیه باطل شتافت. شهادت برادرش - عباسعلی - او را مشتاقتر کرد و با سلاح برادر نزدیک به شش ماه در گردان روحالله(قدس سره) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) در عملیاتهای مختلفی شرکت کرد و سرانجام در بیست و یکم اسفندماه سال 1363 در شرق دجله طی عملیات بدر با اصابت ترکش به سرش به قافله شهدای این سرزمین ملحق شد.
پیکر مطهرش که در منطقه جنگی مفقود شده بود پس از تفحص در جوار امامزاده یوجان خمین به خاک سپرده شد.