«امام(قدس سره) و رزمندگان را دعا کنید، همیشه در نماز جماعات و در مجالس مذهبی شرکت نمایید و عبادت خداوند را به جا آورید. هیچ جهادی با فضیلتتر از جهاد با هوای نفس نیست. خدایا تو را به جان مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مرگ ما را شهادت قرار بده».
از دلاورمردان بزرگ خط خون و شهادت بود. فرزندی خونگرم، صمیمی و دوستداشتنی بود و صفا و صداقت از چهرهاش میبارید. و گنجی بود پر از در و یاقوت نا سفته، سوم خردادماه سال ۱۳۴۶ بود که با قدوم مبارکش روستای دستجرد از توابع آشتیان را سعادتمند کرد. او را ابراهیم نامیدند؛ تا شاید بتواند بتشکنی ابراهیم(علیه السلام) گونه شود. ابراهیم در دامان پاک مادری متقی و وارسته و در جوار پدری زحمتکش و رنج آموخته پرورش یافت. تحصیلاتش را تا پایان مقطع ابتدایی با موفقیت به پایان برد و از محضر معلمینی دلسوز و فرهیخته کسب مهارت کرد. سپس به علت عدم وجود مدرسه راهنمایی در روستا ترک تحصیل کرد و یار و مددکار پدر در امر کشاورزی و دامداری گشت.
در سالهای جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی از تهران عازم جبهه نبرد شد و پس از بروز رشادتها و ایثارگری بسیار در گردان حجر بن عدی از لشکر 27 محمد رسولالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سرانجام گوهر وجودش خریدار پیدا کرد. و در تاریخ سیزدهم مردادماه سال ۱۳۶۲ در حالی که تازه به سن کمال رسیده بود؛ در منطقهی عملیاتی ارتفاعات کلهقندی مهران جسمش را نردبان عروج روح بلند کرد و به خیلی شاهدان محضر ربوبی پیوست. پیکر مطهر شهید در سیاوشان آشتیان به خاک سپرده شد.