شهید احمد گنجی در هشتم تیرماه سال ۱۳۵0 هجری شمسی در روستای کودزر اراک در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. اولین سال دبستان را در روستای کودزر گذراند، سپس با مهاجرت خانوادهاش به اراک آمد و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان رسانید و سپس به دبیرستان راه یافت.
نوجوان بسیجی احمد گنجی در دبیرستان شهید مطهری اراک، یکی از اعضای فعال انجمن اسلامی بود و در همان زمان به برنامههای اسلامی علاقهمند بود و میخواست در حد توان خود، از انقلاب اسلامی حمایت کند، از این رو در انجمن اسلامی دبیرستان مذکور، کوشش پویا برای تحقق آرمانهای مقدس اسلام، در محیط دبیرستان و نفوذ اندیشههای عالی اسلامی در افکار نوجوانان دانشپژوه داشت و با شجاعت، دلاوری و ارادهی استوار با جوش و خروش ذاتی میخواست دین خود را به انقلاب اسلامی ادا کند و گامهای استوار و اثربخشی در این راستا بردارد.
در همین سن و سال نوجوانی شور و اشتیاق رفتن به جبهه و دفاع از اسلام و میهن اسلامی به رهبری امام خمینی(قدس سره) در وجودش شعله کشیده و چون سن او برای حرکت به جبهه کم بود، با دستکاری فتوکپی شناسنامه خود و افزایش یک سال بر آن، سرانجام موفق شد که به طور رسمی عازم جبههها گردد.
وی با ارادهای محکم، بار اول به جبهه کردستان رفت و در آنجا سه ماه به پاسداری از حریم اسلام در برابر دشمنان خارجی و داخلی پرداخت.
پس از مدتی برای بار دوم به جبهه خرمشهر رفت. این دوره را نیز به پایان رسانید و بازگشت، سپس برای بار سوم در تاریخ ۲9/۱/۱۳۶۷ به منطقه عملیاتی فاو رفت، پس از حضور در خط مقدم جبهه هنگام درگیری در برابر تک دشمن، مفقودالاثر شد. پیکر مطهر شهید پس از سالها در چهاردهم مهرماه سال 1376 تفحص و در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.
یکی از بستگانش نقل میکند:
احمد دارای صفات اخلاقی بسیار پسندیدهای بود. او انسانی مهربان و با سخاوت بود. همیشه دوست داشت به دیگران کمک کند، از روحیه گذشت و فداکاری بسیار بالایی برخوردار بود. همچنین بسیار شجاع و نترس بود. زمانی که به جبهه میرفت، اظهار میداشت که تا جنگ هست من به جبهه میروم و در خانه نمیمانم. با این که سن کمی داشت، از قدرت بسیار بالایی برخوردار بود و میگفت: دوست دارم به قلب جبهه دشمن حمله ببرم و همهی بعثیهای متجاوز را نابود کنم.