در روستای حمریان از توابع شهرستان شازند و در خانوادهای مذهبی و متدین و کشاورز در سومین روز از آبان ماه سال 1342 کودکی به دنیا آمد که پدرش مشهدی حسین نامش را داود گذاشت. داود از همان سالهای کودکی تحت تربیت سالم و صحیح خانواده قرار گرفت و توانست به سوی راهی قدم بردارد که خانواده برایش ترسیم کردند و او با اراده و اختیار خویش این راه را ادامه داد. زندگیاش پر بود از خاطرات تلخ و شیرینی که در هم در روستا و هم جبهه برایش اتفاق افتاده بود. زندگیاش را به گونهای پیش برد که در جهت کمک به خانواده و دیگران سهمی داشته باشد. این اخلاق و خصوصیت انسانی را خانواده داشت و سفارشهای خانوادهاش را با جان و دل در این رابطه گوش میداد.
دوران کودکیاش که تمام شد برای تحصیل به مدرسه رفت و در روستای حمریان توانست دورهی ابتدایی را به پایان برساند و وارد دورهی راهنمایی شود. تا دوم راهنمایی درس خواند و بعد از این سال درس را رها کرده و برای کار و خدمت به خانواده کمر همت را بست. او در سالهای تحصیل هم از کار دور نبود ولی بعد از درسش جدیتر به این موضوع وارد شد. توانست کار کشاورزی را یاد بگیرد و برای خودش زندگی مشترکی را آغاز کند. در سال 1361 ازدواج کرد و زندگیاش را زیر سایهی اسلام و انقلاب آغاز کرد.
داود برای حضور در جبهه به عنوان سرباز وظیفه به لشکر 64 ارومیه در ارتش پیوست و از همین طریق با دیدن آموزشهای نظامی به جبهه اعزام شد. روزگار خوبی را با دوستانش در این راه تجربه کرد. بارها به مرخصی آمد و از جبهه و احوالات آنجا گفت و سعی میکرد تا نگرانی خانواده را کم و کمتر کند. داود سرانجام در یازدهمین روز از بهمن ماه سال 1366 در ارتفاعات حاج عمران عراق دچار سقوط بهمن و خفگی شد و به شهادت رسید و برگهی آسمانی شدنش امضا شد.