شهید رجبعلی حیدری؛ پیرمردی روشن ضمیر، دلاوری دیگر از مردانی که با رادمردی و غیرت به بالاترین درجه سعادت آدمیدست یافتند. شهیدی گران قدر که در راه وطن جان شیرینش را فدا کرد. از خود گذشتگی در وجودش جریان داشت. او بندهای دنیوی را از پاهایش باز کرد و از تعلقات دنیا دل برید. تا به قرب الهی برسد. کسی که برای رسیدن به سعادت بال و پر گشوده بود و قفسهای دنیا را شکست.
در اولین روز از بهار سال 1303 در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. فرزند سوم خانواده بود و پدر هفت فرزند. مردی که غیرت را از پدر آموخته بود و از کار و تلاش هراسی نداشت. پیشهاش کشاورزی بود و با باران و آفتاب دوستی دیرینه داشت. روزیاش را با زحمت فراوان از زمین دریافت میکرد و دست سپاس و شکرگزاریاش را به سمت آسمان بلند میکرد. در رفتار و اخلاق نمونه بود. در مردمداری و برخورد نیکو با دیگران و اعضای خانواده نظیر نداشت. مهر و محبتش زبانزد همه بود و همه کسانی که او را میشناختند بسیار دوستش داشتند. در ایمان و تقوا نمونه کامل و جامع یک انسان بود و در نماز و عبادت بسیار میکوشید. تابستان کشاورزی میکرد و در پائیز و زمستان برای کارگری به تهران میرفت. زحمتکشی با خونش عجین شده بود و روزیاش را از بازوهایش به دست میآورد.
جنگ تحمیلی که شروع شد در آستانه شصت سالگی بود. لباس بسیج در گردان امام رضا(علیهم السلام) برازنده قامت سختی کشیدهاش شد. راه جبهه را در پیش گرفت برای دفاع از میهن اسلامیاش و در دهمین روز از آبان ماه سال 1361 در منطقه موسیان با اصابت ترکش به سرش به قافله شهدای این سرزمین پیوست و جسمش را در زادگاهش کتیران به خاک سپرده شد.