مام وطن، مادر نجیب ایرانزمین، آغوش پر مهر وطن، دستهایت را بگشا و فرزندان دلیرت را در خاک خود جای بده. میدانم قلب داغدارت به خون نشسته است و تو در داغ جوانان غیورت میسوزی. خوب میدانم پیکر جوانان رشیدت را در آغوش گرفتهای و درست زمانی که باران از سقف آسمان میچکد، همراه آن گریه میکنی. مادر زیبای وطن، بر داغ کدامین خون سرخ میگریی که این همه لالههای گلگون در دشتهای سبزت شکفته است؟ مام وطن، داغ جوانانت را چگونه تحمل میکنی؟ وقتی که میدانی آنها رفتند تا دست هیچ نامحرمی بر خاک پاکت تعرض نکند. پس به خاطر داشته باش آنان که در راه آزادی و آبادیات جان فدا کردهاند.
شهید مقصود علی مرادی در چهاردهمین روز از بهار سال 1344 همزمان با رویش شکوفههای بهاری در روستای آمره از توابع کمیجان در استان مرکزی در خانوادهای مؤمن و انقلابی، دیده به جهان گشود. روزهای زیبای کودکیاش را میان اعضای دوستداشتنی خانوادهاش سپری کرد و کمکم قدمهایش را برای رفتن به دبستان برداشت. درسش را تا سوم راهنمایی خواند اما پس از آن نتوانست ادامه تحصیل دهد.
نوجوانی که در اخلاق و رفتار نمونه بود و در گفتار و کردار نظیر نداشت. همواره حرمت پدر و مادر را حفظ میکرد و تلاش میکرد تا با خواهر و برادر مهربان باشد. با دوستانش بسیار صمیمی بود. روزهای زیبای کودکی و نوجوانیاش را در روستا پشت سر گذاشت.
موعد رفتن به سربازی فرا رسیده بود و او نیز چون دیگر جوانان در لباس غیرت و رادمردی قرار گرفت تا در برابر دشمن بعثی سینه سپر کند. سرباز وظیفهای که در لشکر 58 ذوالفقار مشغول به خدمت شد و پس از 15 ماه خدمت دلاورانه در راه وطن در دوازدهم شهریورماه سال 1364 در منطقه شرهانی با اصابت ترکش به بدنش به درجه رفیع شهادت رسید. روحش آسمانی شد و پیکرش در زادگاهش - آمره - به خاک سپرده شد.