مردی دیگر از دیار رادمردان این سرزمین که در راستای آزادی ایران از جان شیرین گذشت و با تمام وجود در مقابل دشمن بعثی ایستاد. کسی که همان اوایل جنگ ندای «هل من ناصر» حسین(علیه السلام) زمان را شنید و در مقابل شمر زمان ایستاد و بهای آزادی خاکش را با جان خود پرداخت.
برادر شهید سیدمحمود قریشی که در هفدهم اردیبهشت ماه سال 1332 در روستای کلاهدوز از توابع شهرستان شازند در خانوادهای صمیمی، دیده به جهان گشود. فرزند دوم خانواده بود و روستازادهای که میان درختان سبز و کوههای بلند زندگی خود را شروع کرده بود. و روزهای کودکانهاش را میان خانوادهای با صفا و در کوچههای پر مهر روستا پشت سر گذاشت تا اینکه زمان رفتن به مدرسه فرا رسید. درسش را تا پنجم ابتدایی ادامه داد و با اینکه به ادامه تحصیل علاقه داشت اما به دلیل عدم امکانات تحصیلی، نتوانست تحصیلاتش را ادامه دهد و بنابراین وارد عرصه کار شد. آهنگر بود و با تمام توانش برای کسب روزی حلال زحمت میکشید. در سال 1354 ازدواج کرد و خداوند یک پسر و یک دختر به او عطا کرد.
با شروع جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی برای دفاع از مرز و بومش از سوی جهاد سازندگی استان مرکزی به سمت جبهههای حق شتافت و برای رویارویی با دشمن بعثی سینه سپر کرد و در صف دلیران این سرزمین قرار گرفت. و در راه وطن از جان شیرینش گذشت.
سیدمحمود قریشی در عملیات محرم به عنوان راننده لودر مشغول ساخت سنگر بود که در شانزدهم آبان ماه سال 1361 در ارتفاعات مرزی حمرین بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شد.