پاسدار شهید، جعفر عیدی که جامه سرخ و ماندگار شهادت زیبنده قامت استوارش بود، در سال ۱۳۴۴ در یکی از محلههای خمین، در خانهای سرشار از ایمان و تدین، چشم به جهان گشود.
از آنجا که تقدیر الهی بر آن بود که گوهر ایمانش در صدف سختیها پرورده شود، در سنین کودکی پدر را از دست داد. زندگی برایش بدون سایه لطف پدر، دشوار بود اما با همه سختیها، گام در مسیر دانش نهاد و سالهای تحصیلی را تا دوره متوسطه پشت سر گذاشت و با کولهباری از ایمان و مسئولیت و دردآشنایی، وارد دوره پر خروش و تلاش جوانی شد.
ایام تظاهرات و راهپیماییها بود و شور حضور در صحنه انقلاب. او نیز همراه امت حزبالله در این سیل خروشان وارد شد و چه فعال و مؤمنانه!
جنگ تحمیلی، محکی بود تا ایمانش را بیازماید.
به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در سنگر بسیج مستضعفین سپاه به خدمت پرداخت. اما ماندن در شهر، روح بلندش را اشباع نمیکرد. با پافشاری بسیار، به جبهههای جنوب عزیمت کرد و برای نبرد با دشمنان استقلال و آزادی، لحظهشماری میکرد.
عملیات محرم پیش آمد او در آن عملیات فرمانده دسته گردان امام رضا(علیه السلام) بود. (یا حسین(علیه السلام)) و (یا زینب(علیها السلام)) گویان، تن به صف دشمن زد و در این عملیات پیروزمند به شدت مجروح شد.
پس از دو سال مداوا، معالجات ثمر نبخشید و او به سرنوشت مبارک خویش به شهادت رسید.[1]
1. صحیفه عشق، ص 141.