ای خدا آن موقعی که میخواهی اعمال مرا بسنجی با فضل و کرامتت با من برخورد کن. آیا من چیزی دارم که در راه تو قربانی کنم در حالی که این بدن نحیف من نیز از آن توست. پس من چگونه ادعای جان دادن در راه تو را کنم. من میخواهم اگر لیاقتش را داشته باشم با روی سفید وارد صحرای محشر شوم.
سرباز وظیفه محسن گیوه کی در اولین روز از بهمنماه 1346 در خانوادهای مسلمان در قنات ناصری از روستاهای حومه اراک به دنیا آمد. پدرش محمد قربان مغازه خواربارفروشی کوچکی داشت و از این راه امرار معاش میکرد. محسن اولین فرزند او بود. او دوران کودکی را در محل تولد به تحصیل اشتغال داشت و تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به دلیل مشکلات معیشتی از ادامه تحصیل باز ماند و از سنین نوجوانی مشغول به کار شد.
اوایل سال 1365 جهت انجام خدمت مقدس سربازی راهی پادگان آموزشی شد و پس از آموزش به عنوان خدمه تانک در لشکر 16 زرهی قزوین شروع به خدمت کرد. نزدیک به دو سال در آن لشکر خدمت کرد و در تیرماه 1367 در درگیری مستقیم با نیروهای عراقی در منطقه ابوقریب مورد هدف دشمن قرار گرفت. او که جراحات زیادی برداشته بود با آمبولانس در حال انتقال به بیمارستان بود که آمبولانس نیز توسط نیروهای بعثی مورد اصابت گلوله توپ واقع شد و بر اثر انفجار گلوله؛ آمبولانس حامل محسن و پیکر مطهر این شهید متلاشی گشت به گونهای که از این شهید والامقام هیچ اثری بر جای نمانده است. هنوز پس از سالها چشمان مادرش - زهرا - به در مانده، شاید اثری از او پیدا شود.