تاریخ خونین تشیع پر است از رشادتها و فداکاریها از زمانی که حسن(علیه السلام) در کربلا و در مسلخ عشق قربانی شد تا کنون حدود 1400 سال از آن واقعه عظیم تاریخی میگذرد پیروان و رهروان سالار شهیدان با تأسی به امام(قدس سره) خویش صفت ارزشمندی از عشق و فداکاری را رقم زدهاند. شهادت شهید احمدرضا ولاشجردی فراهانی و در خون تپیدن او برگ بزرگی است از کتاب عظیم فداکاری ملتی بزرگ که درس عشق را از مکتب سرخ عاشورا آموخته بود که برگرفته بود از امام حسین(علیه السلام).
شهید احمدرضا ولاشجردی فراهانی نمونه بارز یک مسلمان واقعی بود که دعاها و عبارات قرآنی را در ذهن داشت و به قرآن علاقهی شدیدی پیدا کرده بود. هیچکس نمیتوانست در سلام دادن از او پیشی بگیرد. گشادهرو و خوشاخلاق بود و با همه به ویژه کودکان مهربان و صمیمی بود و وقتی که احساس مسئولیت کرد بر خود واجب دانست که به جبهه برود و به ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین(علیه السلام) لبیک بگوید. امام خمینی(قدس سره) را سرلوحهی زندگیاش میدانست و به ایشان علاقهی شدیدی پیدا کرده بود. رسالهای را خرید و از روی این رساله به فرامین دینش عمل میکرد.
در چهارمین روز از مهرماه سال 1345 در روستای ولاشجرد از توابع شهرستان فراهان در خانوادهای ساده و روستایی متولد شد و در همان سالها در محضر پدرش کار میکرد و درس زندگی را فرا میگرفت. دو خواهر و دو برادر داشت. تا گرفتن مدرک دیپلم درسخواند و بعد از گرفتن مدرکش به عنوان سرباز وظیفه به لشکر 88 زاهدان رفت و از همین طریق هم به جبهه اعزام شد. او در دومین روز از خردادماه سال 1367 در منطقه سومار به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای روستای ولاشجرد به خاک سپردند.
زندگیاش سراسر نور بود و به خاطر همین مردم روستا از او به عنوان یک انسان مهربان قابل احترام یاد میکنند. روزی که میخواست به جبهه برود و روزی هم که چون قایقی بر روی موج دستان مردمی که برای استقبالش آمده بودند دیدنی بود. به گونهای که هیچکس در خانه نمانده بود و همه به احترام احمدرضا آمده بودند تا او را به اقیانوس وصل الهی متصل کنند و در جایگاه ابدیاش قرار دهند.